نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر
نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

نکوداشت زنده‌یاد فرشته طائرپور در چهلمین جشنواره فیلم فجر

پرهام نورافزا

نشست تولید در سینمای کودک و نوجوان و نکوداشت زنده‌یاد فرشته طائرپور در سالن 5 خانه جشنواره برگزار شد.

در ششمین روز برگزاری جشنواره، نشست تخصصی (نکوداشت زنده‌یاد فرشته طائرپور) تحت عنوان «تولید در سینمای کودک و نوجوان» با حضور سیدمحسن فاطمی روانشناس و امیرحسن ندایی (مجری) در خانه جشنواره برگزار شد. 

در ابتدای مراسم ویدیویی درباره معرفی فرشته طائرپور پخش شد؛ همچنین بخش‌هایی از صحبت‌های او به نمایش درآمد. 
فاطمی در ابتدای این نشست درباره اینکه چرا ساخت فیلم برای کودک و نوجوان دشوار است، عنوان کرد: «پردازش اطلاعات در حوزه فیلم کودک نمی‌تواند شبیه به فیلم نوجوان باشد. فضای انتزاعی و قیاس برای کودک مبهم است و به همین دلیل تولید فیلم برای آن‌ها سخت است. از طرفی جهان تجربه کودک محدود است و ارتباط او با جهان خارج با گسست همراه است و آن‌چنان مندرج در دنیای خود هستند که نمی‌توانند تصوری از دنیای دیگر داشته باشند.»
او ادامه داد: «بلوغ عاطفی، شناختی و معنایی برای کودک مفهوم پیدا نکرده و مفاهیم کلی برای کودک پنج ساله دشوار است. به همین جهت ساخت فیلم هم برای این مخاطب سخت است پس رفتار و حرکت و عمل آن‌ها را جذب می‌کند. برای کودکان درک پیچیدگی‌های‌روایی دشوار است.»
فاطمی عنوان کرد: «کودک در سنین پایین نمی‌تواند ثبات و همبستگی را درک کند و همچنین در داستان نیز نمی‌تواند تمییز ادراکی داشته باشد. آن‌ها چیزی را درست و غلط تلقی می‌کنند که پدر و مادرشان گفته باشند و در سنین بالاتر شرایط متفاوت‌تر خواهد بود.»
او ادامه داد: «بیشتر نگاه کودک به یک اثر سطحی است، چرا که از درون‌مایه‌ها آگاه نیست. مجموعه این‌ها باعث می‌شود که زمانی که بخواهید برای کودک فیلم بسازید، ظرافت‌های بسیاری را درنظر بگیرید‌.»
فاطمی عنوان کرد: «این پیچیدگی‌ها در کار با کودک بسیار اهمیت دارد. یکی از نکاتی که در فیلم «خداحافظ دختر شیرازی» وجود دارد لطافت کودکانه است که در دیگر آثار خانم طائرپور هم جاری است‌. کسانی که با نگاه رمانتیک کار می‌کنند دو ویژگی عطف و ارجاع به کودکی و طبیعت را در وجود خود دارند.»
او افزود: «ارجاع به دوران کودکی در آثار این‌چنینی چون معنایی نغز و شیرین دارد این احساس را به مخاطب منتقل می‌کند.»
امیرحسن ندایی اضافه کرد: «فیلمساز کودک باید دوران کودکی خود را به‌خاطر بسپارد و فراموش نکند که خود هم روزگاری کودک بوده است و این یکی از ویژگی‌های آثار فرشته طائرپور بود.»
فاطمی درباره ارتباط فانتزی و جهان کودک گفت: «ما می‌توانیم از دو مغز (دو نیم کره) حرف بزنیم که تفاوت‌هایی دارند. شما اگر بخواهید با مخاطب سهل‌الوصول ارتباط برقرار کنید باید بتوانید با شیوه‌های خلاق نیم‌کره راست او را فعال کنید.»

این روانشناس ادامه با بیان اینکه رشد شناختی شبیه دروازه‌هایی است که باید از هر کدام عبور کنیم تا به دروازه بعدی برسیم اظهار کرد: رشد شناختی باید برای کودک رخ دهد. در فیلم‌ها کودکان به واسطه نیم‌کره راست می‌توانند جذب آثار فانتزی شوند. اگر داستان نیم‌کره راست را تحریک کند، مخاطب جذب اثر می‌شود.
وی ادامه داد: در رشد شناختی شبیه دروازه‌هایی است که باید از هر کدام عبور کنیم تا به دروازه بعدی برسیم. رشد شناختی باید برای کودک رخ دهد. در فیلم‌ها کودکان به واسطه نیم‌کره راست می‌توانند جذب آثار فانتزی شوند. اگر داستان نیم‌کره راست را تحریک کند، مخاطب جذب اثر می‌شود.
او افزود: اگر نتوانید با مخاطب در سینما ارتباط داشته باشید کار شما اثربخش نخواهد بود.درک فانتزی توسط کود‌ک در نیم‌کره راست او نقش مهمی دارد. در بزرگسالان نیز به واسطه تحریک تخیل و ارجاع به بزرگسالان دارای فانتزی جذابی است.پارامترهای مناسب، بودن یا نبودن فیلم با زمینه‌های فرهنگی ارتباط پیدا می‌کند اما در فانتزی به دلیل نداشتن حد و اندازه میزان ارتباط با مخاطب به این بستگی دارد که فانتزی به ویژگی فرهنگی مخاطب نزدیک شده باشد. سینما با ذهن استدلالی مرتبت است اما کار اصلی آن با ذهن هیجانی است.

فاطمی درباره پرورش تخیل کودکان در سینما گفت: فرشته طائرپور توانست با بعد خودجوش کودکی مرتبط شود. فضای مدیریتی می‌تواند افراد را به فضای کلیشه‌ای سوق دهد اما هرچقدر که بتوانند به دوران کودکی مراجعه کنند خودجوشی در آن‌ها بیشتر می‌شود. کودکان و سینمای کودک نقش مهمی در پرورش تخیل دارد و اگر شما چیزی را به طور مطلق تعریف کنید امکان پرواز تخیل را در کودک کمتر می‌کند.
او درخصوص ارتباط کودک و افسانه‌ها افزود: از نظر بعد هیپنوتیزم، زمانی که کودکان با یک فیلم ارتباط برقرار می‌کنند تصور این را ندارند که چیزی غیر از آنچه می‌بیند وجود دارد.محیط‌های هیجانی بسیاری وجود دارد و در سینمای دنیا، مادر کنار کودک می‌نشیند و تمییز ادراکی برای او به وجود می‌آورد و می‌گوید که چیزی که تماشا می‌کند واقعی نیست و فیلم است.
فاطمی اظهار کرد: افراد متناسب با رشد ادراکی و عقلانی خود می‌توانند تزاحم و سیگنال را از هم تمییز دهند. آدم‌های وابسطه به متن در اتفاقات پیچیده گیج می‌شوند. کودکان هنوز رشد ادراکی ندارند و باید انتظاراتتان در راستای تسهیل کننده فضای آن‌ها باشد.

سال 1400 سال درخشش بازیگران جوان

پرهام نورافزا

فجر چهلم محل بروز استعدادهای نوی بازیگری است و جوانان سینمای ایران مشعل جشنواره چهلم را روشن کرده‌اند.

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی جشنواره فیلم فجر، جشنواره فیلم فجر در سال‌های اخیر مرکز ظهور چهره‌های جدیدی در سینمای ایران بوده و تعلق سیمرغ به جوان‌های تازه ورود در این عرصه گواه همین امر است. در این سال‌ها علی‌الرغم تصورات فیلم‌ساز و یا بازیگر تازه‌نفس خط بطلان به تمام ذهنیت تجربه‌گرایی کشیده است. جشنواره چهلم در صف این موضوع بوده است و فیلم‌هایی را انتخاب کرده که چهره‌های نوظهور ترکیب آن را تشکیل داده‌اند؛ برخی از سینماگران این موضوع جوان‌گرایی و فرصتی برای احیای سینمای ایران را تایید کرده‌اند و برخی دیگر جوانگرایی در کنار تجربه را مورد تایید دانسته‌اندکه هر دو این موضوع قابل‌بررسی است.

«حسین شهابی»، مدرس و فیلمساز به مرکز اطلاع‌رسانی جشنواره گفت: «بازیگران و نیروی جوان، از نیروهای بالقوه هستند که به سینما اضافه می‌شوند. حضور نسل جدید در کنار نسل قدیم در سینما بسیار مفید و موثر خواهد بود؛ چرا که تجربه‌های نسل قدیم به نسل جدید منتقل می‌شود. همچنین با حضور چهره‌ها، ایده‌ها و خلاقیت‌های متنوع، از تکرار در سینمای ایران جلوگیری خواهد شد. این بسیار خوب است که به جوانان و چهره‌های جدید فرصت داده شود تا خودشان را نشان دهند؛ کما اینکه در سال‌های اخیر شاهد این بوده‌ایم که برخی چهره‌های جدید بازی‌های درخشان و حضور تاثیرگذاری در آثار سینمایی داشته‌اند و این بسیار خوب است.»
«سیدجمال سیدساداتیان» نیز دراین‌باره گفت: «خلاقیت و اندیشه‌های جدید برای سینمای ایران حتما حاصل تفکرات جوانانی است که در این عرصه با شور و هیجان وارد سینما شده‌اند. در سال‌های اخیر جوانان نوظهوری داشته‌ایم که به فیلم‌سازی سینمای ایران جهت داده‌اند که در کنار بزرگان سینما این جوانان باید خط فکر را جهت دهند.»
او ادامه داد: «اگر در جشنواره چهلم فیلم‌سازان و بازیگران نوظهور به‌درستی کارشان را انجام دهند، این رویداد سینمایی کارش را به درستی انجام داده است و همین موضوع می‌تواند الگویی برای دوره‌های دیگر باشد.»
«امیر دژاکام» نیز عنوان کرد: «جوانگرایی در سینما یک اتفاق خوب است و اینکه مدیران و هیات انتخاب جشنواره این حرکت را آغاز کرده‌اند را می‌توانیم همان نقطه اوج جشنواره فیلم فجر در چهلمین دوره بدانیم؛ اما نکته مهم این است که نکند با پدیدار شدن چهره‌ها نوظهور و جوان، پیشکسوت‌های این عرصه را فراموش کنیم. تمام این جوانانی که در این عرصه حضور پیدا کرده‌اند و اکنون ذوق حضورشان را داریم چیزی جز تجربه بزرگان سینما برایشان درس‌آموز نخواهد بود.»

موضوعات بکری که در جشنواره زیر ذره بین قرار گرفتند

پرهام نورافزا

نشست های فرهنگی روز ششم جشنواره فیلم فجر با بررسی موضوعات مختلف برپا شد. 

به گزارش مرکز مرکز اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، نخستین نشست فرهنگی پنجمین روز از نشست‌های فرهنگی جشنواره فجر متعلق به نشست فرهنگی بازاریابی در سینمای ایران با سخنرانی «محمد اطبایی» کارشناس امور بین‌الملل سینما، «رائد فریدزاده» معاون بین‌المللی بنیاد سینمایی فارابی، دکتر «بهروز محمودی بختیاری» عضو هیات علمی دانشگاه تهران اختصاص داشت. موضوعی مهمی که البته خیلی هم به آن توجه نمی‌شود و ضعف‌های آن در میان مشکلات سینمای ایران، گم شده.
در این نشست حسین یزدان‌شناس مجری نشست به نکته جالبی در خصوص بازاریابی فیلم های سینمای اشاره کرد. او گفت: «طبق بررسی‌های انجام شده، کشور ایران از فیلم‌های تولید شده در دنیا 2 درصد سهم دارد و  گردش سینما و مالی سهم ما در دنیا مبلغی حدود 40 میلیارد است؛ این مبلغ در جهان حدود 800 میلیون دلار می‌شود که بعداز تبدیل به واحد پول باید گردش سینما حدود  23 هزار میلیارد تومان باشد. این مبالغی که گفته شد در حالی است که گردش مالی سینمای ایران در سال 1398 تنها نزدیک به 300 میلیارد تومان بود.»
در ادامه رائد فریدزاده، معاون امور بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره بازاریابی در سینما اظهار کرد: «بازاریابی در سینمای ایران باید وجه بین‌المللی بگیرد. ما باید از بازار سینمای ایران فراتر برویم. اگر سینمای ایران قصد داشته باشد صرفا در چارچوب محدود جغرافیایی محصولات تولیدی خودش را عرضه کند، خواهید دید که این صنعت سوددهی مناسبی نخواهد داشت و قطعا آینده‌ درخشانی هم  از لحاظ سینمایی ندارد.»


نشست دیگر جشنواره به موضوع طراحی فیلم؛ کلیدی برای درک بهتر فیلم اشاره داشت. شاید این نخستین بار بود که موضوع مهم طراحی صحنه زیر ذره بین قرار گرفت و به خوبی تحلیل و بررسی شد. کارشناسان برنامه اعتقاد داشتند که تعریف آکادمیکی از طراحی صحنه وجود ندارد و این حرفه در کنار دیگر حرفه‌های جشنواره معنا پیدا می‌کند. رامین فر در این خصوص بیان کرد: «فیلمنامه خیلی مهم است. یکی از مهمترین شخصیت‌های فیلمسازی، فیلمنامه‌نویس است. کارگردان در شکل گرفتن فیلمنامه دخیل و همچنین عواملی که با کارگردان کار می‌کنند به او متکی هستند. پیچ و خم‌های داستان و همچنین شروع و پایانش در این روند بسیار مهم است. اگر همه چیز توسط کارگردان مدیریت شود، طراح و فیلمبردار در راستای پرورش فکر و ایده اصلی کمک می‌کنند. خوبی ساخته شده است ولی طراحی خوبی نداشت. نکته‌ای که من تاکید دارم این است که باید ضعف فردگرایی در سینما را از بین ببریم. باید به مبنای فیلم که فیلمنامه است متعهد بود. اگر فیلمنامه خوب نباشد نمی‌شود فیلم متوسط ساخت.» 
در ادامه نیز آسیب‌های موجود در طراحی صحنه زیر ذره بین قرار گرفت و موضوع ورود تکنولوژی به سینما و مبحث طراحی صحنه بررسی شد. 

نشست سوم، نشست تخصصی (نکوداشت زنده‌یاد فرشته طائرپور) تحت عنوان «تولید در سینمای کودک و نوجوان» با حضور سیدمحسن فاطمی روانشناس و امیرحسن ندایی (مجری) بود. در این نشست فاطمی درباره اینکه چرا ساخت فیلم برای کودک و نوجوان دشوار است، عنوان کرد: «پردازش اطلاعات در حوزه فیلم کودک نمی‌تواند شبیه به فیلم نوجوان باشد. فضای انتزاعی و قیاس برای کودک مبهم است و به همین دلیل تولید فیلم برای آن‌ها سخت است. از طرفی جهان تجربه کودک محدود است و ارتباط او با جهان خارج با گسست همراه است و آن‌چنان مندرج در دنیای خود هستند که نمی‌توانند تصوری از دنیای دیگر داشته باشند.»
امیرحسن ندایی اضافه کرد: «فیلمساز کودک باید دوران کودکی خود را به‌خاطر بسپارد و فراموش نکند که خود هم روزگاری کودک بوده است و این یکی از ویژگی‌های آثار فرشته طائرپور بود.» 

متن نشست را اینجا بخوانید
نشست فیلم «پرده آخر» تحت عنوان (از تراژدی تا ملودرام) با حضور اکبر نبوی نویسنده و کارشناس سینما (مجری) و دکتر تاجبخش فنائیان (کارگردان و مدرس دانشگاه) آخرین نشست روز ششم جشواره فیلم فجر بود.
فنائیان درباره تراژدی در فیلم پرده‌ آخر بیان کرد: اصطلاح تراژدی متداول شده و اذهان با آن قرابت دارند اما تراژدی از تعریف ارسطو به خطای تراژیک قهرمان باز می‌گردد و در نهایت فاجعه به وجود می‌آید‌. خطای تراژیک را قهرمان مرتکب می‌شود و از این بابت نمی‌توانم پرده آخر را تراژدی بنامم زیرا قهرمان اشتباهی ندارد و در جدالی که وجود دارد مظلوم است اما خطاکار نیست. همچنین درگیری بین ضدقهرمان و قهرمان وجود دارد که بین خیر و شر است.»
او در خصوص کمبودهای موجود در فضای آکادمی هنر اظهار کرد: در درس‌های دانشگاه عناوین و شرح دروس فلسفه هنر هنوز جدی نیست، مبنای هنر ضعیف است. در شکل گسترده می‌شود اما در مفاهیم و جهان‌بینی‌ها جدی گرفته نمی‌شود. هر کشوری بر مبنای جغرافیای فرهنگی خود فلسفه‌ای را ترجیح می‌دهد. در ایران مبنا اسلام و شیعه است. ما متکی به عرفان هستیم و فلسفه در کشور ما در طول تاریخ مهم بوده‌ است. مرز جغرافیایی ما نشانه‌گذاری‌های خاص داشته و حافظ و سعدی و دیگران مبانی اندیشه یکسان و نقطه مشترکی در اندیشه‌ها، افکار و فرهنگ ایرانی داشتند. این حلقه اندیشه‌ای به ویژه در هنر سال‌هاست که در کشور مفقود شده است‌. چیزی که جریان دارد فاقد اندیشه‌هایی است که در فرهنگ ایران ریشه دارد. حافظ و سعدی و مولوی را این فرهنگ خلق کرده اما این فرهنگ جدی گرفته نشده است. ما کثرت را داریم اما وحدت نداریم درحالی که بنیان فلسفه ایران بر مبنای کثرت در عین وحدت است.»

گزارش نشست سینمادانش با موضوع «سینمای ملی ایران، مسائل و راهبردها»

پرهام نورافزا

نشست فرهنگی «سینمای ملی ایران، مسایل و راهبردها» با حضور سیدمجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی به صورت آنلاین برگزار شد.

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی جشنواره فیلم فجر،سیدمجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی در این نشست اظهار داشت: «ما در سینمای ملی یک سری فیلم‌های پراکنده داریم که گاهی برخی از آن‌ها قله‌های خوبی دارند و در سینمای بعد از انقلاب مخصوصا در ژانر دفاع مقدس دیده می‌شوند، اما هنوز با یک سینمای اثرگذار فاصله داریم.»
او با بیان اینکه ما ظرفیت و بنیان‌های سینمای ملی را داریم ولی خود سینمای ملی وجود ندارد؛ افزود: یکی از این دلایل این است که سینماگران و اهل فرهنگ ما با یکدیگر اهل تعامل‌ها در استودیوهای فیلم‌سازی و فرهنگستان‌ها و آکادمی‌های سینما نیستند.» 
دبیر شورای فرهنگ عمومی ادامه داد: «باید یک اتفاق جدی تکان‌دهنده همگام با فرهنگ ملی رخ دهد تا بتوانیم بستر گفت‌وگو و بهره‌گیری از ظرفیت اندیشه و اندیشه‌ورزی در ایران را افزایش دهیم. امیدواریم روزی برسد که بتوانیم سینمای ملی را تقدیر کنیم.»
او گفت: «تک‌قله‌ها گاهی در برخی فیلم‌ها لذت‌بخش هستند اما روند سینمای ملی یک روند جریان است که ما جریان‌سازی را نمی‌بینیم.»
او در ارتباط با با مسئله اخلاق بیان کرد: «ما در شورای فرهنگی عمومی با مسئله‌های اخلاقی درگیریم چراکه سه مسئله اساسی اخلاق از جمله، امر اخلاقی،  سرمایه اخلاقی و مسئله اخلاق وجود دارد که به معنای سخن گفتن از یک چالش لحاظ می‌شود. در تغییرات فرهنگی و تمدنی در جامعه ایران اتفاق مهمی افتاده است که امر اخلاقی به دلیل آن چیزی که استبداد مدرن  تلقی می‌شود نتوانسته بروز داده شود و این به معنی بی‌اخلاقی جامعه ایران نیست به این معنا است که باتوجه به  تعهد ما به فرهنگ، نتوانستیم بازتولید امرفرهنگ را انجام دهیم  و در همین راستا جامعه با دوراهی‌هایی که امر اخلاقی نداشته مواجه شده  است و هرچقدر هم که با تکنیک‌ها آن را جلو ببریم، اصل اخلاقی محقق نخواهد شد.»
امامی با اشاره به اینکه ما دچار یک معما و بن‌بست هستیم، گفت: این موانع باعث می‌شود در خانواده دروغ بگوییم، همانند تم کارهای آقای فرهادی البته تا قبل از فیلم قهرمان، بخاطر شرایط معماگون زندگی اجتماعی، ما دچار چالش‌ها شده‌ایم ما در روابط اجتماعی صداقت نداریم و اکنون روابط اجتماعی چسب شکل‌گیری جامعه است، پس جامعه هم نداریم و این خطرناک است.
او افزود: برای اهداف ملی به دلیل فاصله گرفتن از عرف جامعه ما دچار بحران‌ها شده‌ایم. این مسئله‌ای است که در سینمای ملی ایران در رابطه با آن روایت‌هایی انجام شده است.
دبیر شورای فرهنگ عمومی با اشاره به اینکه سینمای ملی ایران اگر وجود داشت بهترین بستر برای حل مسائل اخلاق در جامعه ملی ایران بود، بیان کرد: جامعه ما به علت تجربه تلخ از مجاورات بالا به پایین تحت تاثیر زبان سمبولیک است و در شرایط جدید نمی‌توانیم از بنیادها استفاده حداکثری کنیم و بنیادهای اخلاقی باید ساختارهای نوین می‌شدند.»
او افزود: «یک امر اخلاقی در جامعه عفاف بوده این عفاف در نسبت با اجتماعی شدن زن و مرد است؛ نابرابری برای جامعه ایران نبوده، نابرابری به جامعه ایران تحمیل شده است. در این شرایط از جامعه‌ شبه‌مدرن و به‌هم تافته و به هم پیچیده،  بنیادهای ظرفیت تولید محقق نشدند و به علت نوعی از رویکرد حاکمیتی مورد عرضه قرار گرفتند.» 
امامی با بیان اینکه سینما در نسبت با مسئله اخلاق می‌تواند سه راه انجام دهد، گفت: «قضاوت، راه حل و توصیف است،  از لحاظ توصیف کارنامه بدی نداشته‌ایم، آثاری مختلفی که در قله‌های سینمای غرب به توصیف مسئله اخلاق پرداختند زیاد هستند اما رسما به حوزه راه‌حل‌ها وارد شدند. نکته مهم‌تر مسئله اخلاق است که چه عواملی دارد و چرا اکثر اوقات با امتناع مواجه است؟ یک علل فردی و مبتنی بر نیت دارد و یکسری علل ساختاری دارد که باهم مرتبط هستند، اما در رویکرد ساختاری، سینمای ایران نتوانسته تبیین ارائه دهد که به لحاظ ساختاری می‌توانیم نقش نخبه‌گان را  در اینجا قرار دهیم.»
او ادامه داد: «رویکرد سوم یا تحلیل سوم این این که در راه حل یابی سینمای ایران چه کار می‌توانسته انجام دهد؟ ما در دوران سینمای اجتماعی سامت در ایران به سر میبریم فیلم  جشنواره  شب طلایی در مواجه با مسئله اخلاق حرمت‌ها را می‌سوزاند و به  راه‌ها اشاره می‌کند اما جامعه در شرایطی دچار بحران اخلاق شده که با گذشت نمی‌توان مشکلات را حل کرد.»
او افزود: «جامعه ما دارای هوش فرهنگی بالایی است و باید مشکلات را با گفتمان میان فعالان فرهنگ حل کنیم. امیدواریم فیلم‌هایی را  در سال‌های آینده در جشنواره ببینیم که بعد از توامان قضاوت‌ها توانسته‌اند به سینمای ایران برسد.»
در ادامه سید مجید مطهری‌نژاد در ارتباط با «رویکرد تمدنی  سینمای ملی ایران» اظهار داشت: «روندی که در جامعه امروز داریم سینما را دچار سردرگمی کرده و نمی‌توانند تصویر شایسته‌ای از سینمای ما را ارائه کند سینمای ملی بازنمایی همه ظرفیت‌ها و داشته و نداشته‌هایی است که در فضای اجتماعی وجود دارد.»
او ادامه داد: «سینمای ملی اگر مسیر خودش را درست انتخاب کند و داشته‌های ملی را به تصویر بکشد، حتما باید بتواند نسبت عناصری که وجود دارد را با واقعیت که وجود دارد لحاظ کند. اگر این رویکرد در سینماگران نهادیه شود ما می‌توانیم با سینمای ملی به سینمای تمدنی که داشته‌های یک ملت را که قابلیت اراده به یک دنیا است، به رخ بکشیم و  این اتفاقی است که در یک نگاه کاملا ایده‌آل باید شکل بگیرد.»
مطهری‌نژاد گفت: «اگر سینمای ما نتواند داشته‌ها را بازنمایی کند، به سینمای تمدنی هم نمی‌رسد. ما در راه تمدنی شدن با سه لایه مواجه هستیم، یک پدیده تمدنی باید شکل بگیرد که گروه‌های اجتماعی درگیر می‌شوند، انقلاب اسلامی نیز  یک پدیده تمدنی است. دو، تعلق هویت ملی است که جامعه بتوانند نسبت با خلق پدیده با آن ارتباط برقرار کنند که در جامعه ما شکل گرفته و سوم ما اگر بتوانیم آثاری را در راه فضای دوم تمدنی تولید کنیم منجر می‌شود که فضای اول تمدنی ما ایستاده شود و اگر نتوانیم این کار را بکنیم تمام تهاجم فرهنگی ما دچار چالش خواهد شد.»
او گفت: «سوال داریم آیا فیلم‌های سینمایی ما به‌گونه‌ای حرکت می‌کند که بتوانید یک ارزیایی از راه آمده را داشته باشیم و یک نقطه قوت برای آینده باشیم؟ ما اصلا نگاهمان سینمای سفارشی نیست اما سینمای ما باید ظرفیت‌ها را فعال کند ما در یک دوران پیچیده و سختی قرار داریم، پیوست‌های فیلم را اگر در کنار هم قرار دهیم گویی داریم ژانر فلاکت و سیاهی را نشان می‌دهیم بدون اینکه به ارزش‌های جامعه توجه کنیم نه اینکه بگوییم مسائل را نباید بیان کنیم نه ولی سطح عناصری که برعکس واقعیت‌های ما است، افزایش یافته است.»
او ادامه داد: «سینماگر باید جامعه را رشد دهد و امیدوار کند و اعتراضات را به آرامی بیان کنند اما بعضی از سینماگران هویت را از سینمای ملی گرفتند، اگر بخواهند در سینمای ملی جایزه بدهد باید به رفته‌گران بدهند که زباله‌ها را جمع می‌کنند نه اینکه سیماگرانی که زباله‌ها را پراکنده می‌کنند. ما باید گفتمانی جدی با خوبان سینما داشته باشیم تا سینمای ملی ما این تصاویر را به داخل جامعه نشان ندهد، بعد از گفتمان‌ها وارد فضایی می‌شویم که ما چه ظرفیت هایی داریم.»
مطهری‌نژاد تصریح کرد: «سینمایی که بتواند تاریخ و آینده را بهم گره بزند سینمای ملی است سینمای تاریخی ما از لحاظ ملی و اسلامی آنقدر ظرفیت‌های بزرگ و برجسته دارد که نمی‌توانیم از آن فاصله بگیریم. ما باید لایه تاریخی را داشته باشیم و برسیم به انقلاب اسلامی یعنی از یک سطحی وارد نظام جهانی می‌شویم که از نظام استکباری جامعه ایران می‌تواند پرچم اینکه با ارزش های اسلامی در جامعه جهانی ورود بکنیم را بالا ببرد.»
او با بیان اینکه انقلاب اسلامی را اگر نگاه کنید می‌بینید برخی به عنوان احیای سنت‌های پیشینه از آن یاد می‌کنند، ادامه داد: «مسیر تمدنی جوامع اسلامی از یک دوره دچاره تعقیل شد نظام اسلامی دنبال یک مسئله فراتر است و نگاه به آینده دارد. اگر ما در یک جایی فساد داریم باید بازنمایی شود اما اگر تمام ما این باشد می‌توانیم از انباشته‌های گذشته استفاده کنیم؟ ما باید مسیر گفتمانی را آعاز کنیم تا بدانند یک ظلمی امروز در حال شکل‌گیری است.»
او افزود: «بسیاری از سیاه‌نمایی‌های جامعه هنگام صحبت ژست جامعه‌شناسی به خود می‌گیرند اما باید اندیشمندان ما امروز با یکدیگر گفتمان جدی را شروع کنند و رویکرد به سمت آینده داشته باشند سینما را باید مبتنی بر ارزش‌های حقانی جامعه را سوق دهند و آن چیزهایی را که وجود دارد، نشان دهد.»
مطهری‌نژاد در پایان گفت: «جامعه ما باید در یک گفتمان به سمت آینده عناصر خودش را بازخوانی کند و اگر ما حرکت نکنیم جهان در حال حرکت است، نسبت خودمان را باید مشخص کنیم و حتما هنرمندان و سینماگران در کنار هم در این مسیر کمک خواهند کرد،  لازم است یک باز تعریف جدید از سینمای ملی شکل بگیرد سینما می‌تواند پیش‌راه ورود به آینده‌نگری‌های مهدوی باشد.»

در نگهبان ستاره ای هست

پرهام نورافزا

جدیدترین اثر رضا میرکریمی در چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.

بیان روان و ساده فیلم، نشان از فیلمنامه‌ای بدون آلایش دارد. فیلمنامه‌ای که فقط و فقط، به دنبال روایت قصه است و سعی ندارد، هیچ یک از اجزای فیلم را پررنگ کند و اجازه خودنمایی به کسی دهد. 

جدیدترین فیلم میرکریمی هم مثل دیگر فیلم‌هایش در فضایی آرام ساخته شده است. شخصیت‌های اصلی در مواجهه با بحران‌ها، شلوغ کاری نمی‌کنند و هیچ‌گاه از ویژگی‌های شخصیتیشان بیرون نمی‌زنند. قصه با شخصیت‌های بی‌ادا روایت می‌شود. شخصیت‌هایی که انگار بازی نمی‌کنند و وجود دوربین را اصلا احساس نمی‌کنند. روایت مستندگونه، از نکات جالب فیلم جدید میرکریمی است.
هرچند تصویربرداری و طراحی میزانسن در فیلم بی‌نظیر است، اما نبوغ میرکریمی در انتخاب بازیگران و بازی گرفتن از بازیگران نمایان است. همه شخصیت‌ها مشغول کار کردن عادی خودشان هستند و انگار سال‌هاست به این شکل زندگی می‌کنند. در «نگهبانِ شب» از رضا میرکریمی کارگردان اثر گرفته تا بازیگران و عوامل، هیچ یک دنبال خودنمایی نیستند.
رسول شخصیت اصلی فیلم، با تمام سادگیش به استقبال اتفاقات پیش‌رو می‌رود. او که برای کار از شهرش کرمان به تهران آمده، طعمه مردی می‌شود که فقط به دنبال منافع خود است و گرهی از مشکلات هیچ کس از جمله رسول باز نمی‌کند. محسن کیایی این‌بار در نقش یک صاحب‌کارِ بی‌مسئولیت است اما جالب اینجاست، باوجود اینکه می‌خواهد از رسول سوءاستفاده کند، خودش به واسطه سادگی رسول، کمی جلوی اشتباهاتش را می‌گیرد. البته فیلمنامه روان و کارگردانی خوبِ میرکریمی اجازه نمی‌دهد، این تغییر موضع شخصیت منفی فیلم کلیشه ای و غیر قابل باور به نظر بیاید.
بازی حیرت‌انگیز تورج الوند در نقش رسول در کنار متفاوت‌ترین و شاید بهترین نقش‌آفرینی محسن کیایی و با بازیگری خوب تمامی نقش‌های مکمل دیگر، نمره بازیگران و بازیگردان فیلم را بالا برده است. طنزهای موقعیت عالی که به واسطه سادگی رسول و لهجه شیرین کرمانیش در جریان فیلم اتفاق می‌افتد، نه تنها از چارچوب اثر خارج نیست بلکه به روایت بهتر فیلمنامه کمک می‌کند. فیلم مملو از بازیگران مشهور نیست. از دیگر نکات جالب فیلم بهره‌گیری از استعداد بازیگران کمتر شناخته شده است. محسن کیایی و ویشکا آسایش هم که به نسبت دیگر بازیگران فیلم شهرت بیشتری دارند، در نقش‌های مکمل به کار گرفته شدند. 
روایت جذاب و دلنشین «نگهبان شب» باعث شد بسیاری این فیلم را بهترین اثر میرکریمی تا امروز بدانند.