پرهام نورافزا
در هر فامیل ایرانی، دستکم یک قتل اتفاق میافتد و هر خانوادۀ ایرانی حتما درگیر یک قتل در بطن یا پیرامون خود شده است. تقریبا در تمامی خانوادههای ایرانی، یک نفر دست به سرقت از خانواده یا دیگران می زند. یک سوم ایرانیها در حال حق السکوت دادن هستند، یکسوم در حال حقالسکوت گرفتن و یک سوم هم بیعرضه هستند؛ وگرنه در یکی از دو دسته قبل قرار میگرفتند!
در هر خانواد ۀ ایرانی یک نفر پیدا میشود که به دسیسه مشغول است و حاضر است حتی عمر و هستی خود یا دیگران را تباه کند، تا چیزی را تلافی کرده باشد. خشونت طلبی، توطئهگری، انتقامجویی، خلافکاری، مصیبتزدگی، درماندگی و البته آدمکشی، نزد ایرانیان و خانوادههای ایرانی، امری رایج است!
این، تصویر کلی است که سریا لها و فیلمهای ایرانی روایت میکنند و این پرسش را بهوجود میآورند که آیا واقعاً این گونه است و ما در چنین وحشتکدۀ هولناکی زندگی میکنیم؟
البته ناگفته نماند که در چند سال اخیر تلویزیون با سوژههای ناب و قصههای داستانی که مخاطب را جذب کند و او را با قصه و داستان آن سریال همراه سازد فاصله گرفته و اساسا برای تهیهکنندگان آن به خواب و خیال تبدیل شده است چراکه با برخورد قهری که این سازمان با نویسندگان نامآشنا و توانمند انجام داد، دیگر میلی برای همکاری با رسانۀ ملی باقی نگذاشته است. از حق نگذریم در این سالها چند سریال پلیسی و ژانر هیجان آور همچون «60 کیلومتر»، «نوار زرد»، «گشت ویژه»، «آمین»، «ماتادور» و «مثل شیشه» بهگونهای تم سریال های تلویزیونی را بر دوش کشیده و نگذاشتهاند که مخاطب به کل دست از تلویزیون بشوید و عطایش را به لغایش ببخشد و اینها همه نشأت گرفته از فقر داستان ناب و بکر و نداشتن قصههای اصیل و استخواندار است که باعث ریزش مخاطب از رسانۀ ملی و فرار آنها به سوی ماهوارههای آن سوی آب و بالاخص فیلم و سریالهای آبکی ترکی که مدام دم از جدایی، خیانت همسران نسبت بهم و ارتباطات نامشروع و بیبندوباری اجتماعی که در آخر بنیان خانواده را سست و از دست رفته میپندارد، میکشد. اگر دهههای 70 و 80 را به یاد داشته باشید سریالهایی همچون: «شلیک نهایی» محسن شامحمدی، «پلیس جوان» سیروس مقدم، «کارآگاه علوی» حسن هدایت، «سرنخ» کیومرث پوراحمد، «خواب و بیدار» مهدی فخی مزاده، «کلانتر» محسن شامحمدی، «حس سوم» مهدی فخیمزاده و... همه سریالهایی بودن که با داشتن تم حادثهای و هیجانآور پلیسی و با داستانهای قوی و دنبالهدار، مخاطبان را با هر سلیقهای پای تلویزیون میخکوب میکردند. چنانکه هریک از این سریالها اگر هفتهای یکبار از تلویزیون پخش میشد بیننده را برای تماشای قسمتهای بعدی آن ترغیب میکرد. اما هر سال به دلیل فقدان سوژه و قصۀ ناب و عدم چنین سریالهایی باعث شد تا مخاطبان این رسانه ریزش چشمگیری داشته باشند و باعث شود صدا و سیما از آن رسالت خطیر خود فاصله بگیرد.
اگرچه این رسانه سعی کرد با داشتن برنامههای شاد و مفرح و همچنین مسابقههای تلویزیونی با وجود مجریان بازیگر و سلبریتیها دوباره بتواند مخاطبان خود را به دست آورد، ولی اینها هم افاقه نکرد و این ترفند هم نگرفت. اینچنین شد که تلویزیونهای فارسی زبان آن سوی آب به تلاش و تکاپو افتادند تا آن مخاطب از دست رفتۀ رسانۀ ملی را به سوی خود جلب کنند و با برنامههای خود و اخبارهای جنجالی و بعضا فیلمها و سریالهای روز تا حدودی آنها را به آرمانهای خود نزدیک کنند که البته تا حدودی هم موفق بودند.
کافی است که به مجموعههای مناسبتی تلویزیون- در ایام ماه مبارک رمضان- نگاهی بیندازیم؛ مثلا سریال «برادر جان» یا «دلدار» چه چیزی در آنها مشهود است و بیشتر جریان دارد؟ همان عبارتها و توصیفهایی که پیشتر دربارۀ آن صحبت کردیم؛ قتل، دسیسه، جرم و انتقام؛ آن هم در لحظههایی که با نواهای ملکوتی اذان مغرب، آرامش میگیریم و رواست که این آرامش، درونی شود و حس خوب روزهداری را با لذت فطری، تقویت کند، اما با این سریالها چه چیز به جایش مینشیند؟
این وضعیت البته تنها مختص مجموعههای تلویزیونی نیست. نگاهی به فیلمهای جشنوارۀ فیلم فجر در چند دوره گذشته نیز نشان می دهد که برای کارگردانان ایرانی، اکنون درام کلا بر مبنای «قتل» و «دسیسه»» شکل میگیرد. در نتیجه، حتی کارگردانان توانمند سینما و تلویزیون ما هم بهخصوص وقتی قرار است سریالی را برای تلویزیون کارگردانی کنند، یا به خاطر سفارش کارفرما و آنچه از آنها خواسته می شود، یا به دلیل سادهتر بودن کار، کلا درام را حول یک یا چند قتل شکل میدهند. بهخصوص در مجموعههای تلویزیونی. از این رهگذر، شخصیتهای بد داستان را به شکل افراطی هم میتوان بسط داد؛ تا به وجهه درام کار کمک شود. همچنین این نوع شکلدهی با این سوگیری انجام میشود که قاعدتا در قسمت پایانی کار که در پایان ماه رمضان یا دهۀ محرم قرار است پخش شود، شخصیت های بد داستان را متنبه کنیم تا بعد بتوانیم مدعی شویم، معنویت را از این طریق تبلیغ و تشویق کردهایم. با این اوصاف، دو حالت بیشتر نمی توان متصور بود؛
نخست اینکه تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی ایران، راوی واقعیت است و مردم کشور متمدن ما، تا این حد قاتل و دسیسهگر هستند! این فرض که قطعا باطل است و میتوان گفت، چنین روایتگرانی، دستکم راویان صادقی نیستند. دیگر اینکه تلویزیون و سینمای ایران، مشوق مردم به قتل، دسیسه و انواع و اقسام خلاف است. در این صورت میتوان پرسید، «نفوذ» دقیقا چه معنایی دارد؟ آیا نفوذ فرهنگی و اجتماعی دقیقا در پی یک فعل و انفعال فیزیکی یا عینی برآمده از خارج شکل م یگیرد؟ یا نفوذ میتواند آن نتیجهای باشد که الزاما براساس یک فعل و انفعال فیزیکی یا عینی برآمده از خارج شکل نگرفته است؟ آیا نفوذ خود در خویشتن ممکن است؟
دست آخر اینکه اگر یک شخصیت سیاسی که در نوشتههای همگان، به وقار، متانت و هوشمندی شهره بوده است، درنهایت دستش به جنایت و قتل آلوده میشود، میتواند محصول همان جامعهای باشد که آنقدر در تلویزیون و سینمایش قتل به کرار نشان داده شده که دیگر به امری رایج و بدیهی تبدیل شده است؟
پرهام نورافزا
کیهان کلهر، موزیسین و موسیقیدان معاصر کشورمان در سال ۱۳۴۲ خورشیدی در خانوادهای کرد و موسیقیدوست در اسلامآباد غرب چشم به جهان گشود. کار موسیقی را از پنج سالگی به صورت آزاد شروع کرد. 12 ساله بود که به صورت حرفهای به موسیقی پرداخت و در 13 سالگی با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه شروع به همکاری کرد. کلهر مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری «چاووش» همکار بود. در 17سالگی مقیم ایتالیا شد و سپس به نیت ادامه تحصیل راهی کانادا و در رشته آهنگسازی از دانشگاه کارلتون اتاوا فارغالتحصیل شد.
کمانچه ساز تخصصی کیهان کلهر است، وی در کنار کمانچه، تنبور، سهتار و شاهکمان نیز مینوازد.
کلهر در زمینه آهنگسازی در ساخت موسیقی فیلم هم فعالیت داشته است، او با هنرمندان مختلف و با فرهنگهای دیگر همکاریهای بیشماری داشتهاست که از آن جمله میتوان به: همکاری هنری کلهر با اردال ارزنجان از ترکیه، شجاعت حسینخان از هند، یویوما از چین، ژائو ژیپینگ، عالیم قاسمف از جمهوری آذربایجان، بروکلین رایدر از آمریکا، ارکستر فیلارمونیک نیویورک، کوارتت کرونوس، و گروه سازهای بادی هلند، او را به هنرمندی بینالمللی تبدیل کردهاست. کلهر با هنرمندان ایرانی از جمله محمدرضا شجریان، علیاکبر مرادی، شهرام ناظری، حسین علیزاده و گروه دستان هم به اجرای موسیقی پرداخته است.
کیهان کلهر با آلبومهای« بی تو بسر نمیشود»، «فریاد» و «باران» و فراتر از نقشه جغرافیا که در آنها بهعنوان آهنگساز و نوازنده نقش داشته نامزد جایزه موسیقی گرمی شده است. در پنجاهونهمین مراسم جایزه گرمی، کیهان کلهر به همراه گروه جاده ابریشم به رهبری یویوما توانستند با آلبوم sing me home موفق به کسب جایزه گرمی بهترین موسیقی جهانی شوند.
در چهارمین جشن سالانه موسیقی ایرانی که در ۲۵ آذر ۱۳۹۶ در تالار وحدت تهران برگزار شد، از کیهان کلهر به پاس یک عمر فعالیت هنری تقدیر به عمل آمد. او نخستین نوازنده ایرانی است که برنده جایزه معتبر جهانی «وومکس» در سال ۲۰۱۹ شد.
*زندگینامه و فعالیت هنری
کیهان کلهر در چند سخنرانی و مصاحبه مجموعه جاده ابریشم انگیزه و الگو خود را در نوازندگی کمانچه استاد علیاصغر بهاری نام برده است. برای شناساندن موسیقی ایرانی به غیر ایرانیها تلاش بسیاری کرده است، همکاری او با هنرمندان هندی از جمله «شجاعت حسینخان»(غزل) یا با کوارتت (کرونوس (Kronos Quartet) (جاده ابریشم، یویوما، ارکستر فیلارمونیک نیویورک و رامبراندت تریو (گروه موسیقی هلندی)، او را به هنرمندی جهانی تبدیل کرده است و شنوندگان زیادی در بین غیرایرانیها دارد. او معتقد است: «موزیسین، موسیقیدان یا موسیقیشناس باید به ریاضیات، تاریخ و ادبیات آشنا باشند.»
وی مدتها عضو گروه دستان بود و در کنسرتهای این گروه به همراه شهرام ناظری به نوازندگی پرداخت. از میان این آثار میتوان به «سفر به دیگر سو» اشاره کرد. پس از جدایی از گروه موسیقی دستان و آغاز فعالیتهای مستقل با موسیقیدانهای خارجی، با همکاری استادان موسیقی سنتی ایران محمدرضا شجریان و حسین علیزاده آثاری را پدیدآورد که شامل 6 آلبوم «زمستان است،» «بی تو بسر نمیشود»، «فریاد»، «ساز خاموش»، «شب»، «سکوت»، «کویر» و «سرود مهر» میشوند که هریک از این آثار در بازار موسیقی به لحاظ فروش موفق و با استقبال فراوانی روبرو شد. او در این سالها با تعدادی از نوازندگان چیرهدست دیگر ملل جهان همچون: «اردال ارزینکان» و «تومانی دایاباته» همنوازی داشته است. همچنین بهعنوان نوازنده در گروه موسیقی راه ابریشم که یویوما ویولونسلنواز چینی- آمریکایی آن را بنیان نهاده حضور داشت. این گروه در 12 فوریه ۲۰۱۷ برنده جایزه جشنواره موسیقی بینالمللی «گرمی» شد.
*از دست دادن خانواده در جنگ ایران و عراق
وی در مستندی به نام «موسیقی غریبهها» اعلام میکند که در حین جنگ تحمیلی ایران و عراق، موشکی به خانهشان برخورد کرده و کل خانوادهاش را یکجا از دست میدهد.
*کنسرتها
وی همراه با نوازنده باقلامای ترکیه، اردال ارزنجان کنسرتهایی را هم در مناطق مختلف جهان در حال اجرا و آلبومی نیز با این نوازنده کرد به نام The Wind محصول شرکت ECM ارائه کرده است. کلهر همچنین در ژانویه سال ۲۰۰۸ میلادی کنسرتی را به همراه کوارت زهی بروکلین رایدر در شهر نیویورک به روی صحنه برد که در آن قطعاتی از آلبوم موسیقی «شهر خاموش» نواخته شد.
در فروردین ۱۳۹۸ کنسرت «شهر خاموش» را به همراه کوارتت «مینیاتور» در تالار وحدت تهران برگزار شد.
کنسرتهای موسیقی
او در این سالها کنسرتها و آلبومهای زیادی را اجرا و و روانه بازار بینالمللی موسیقی کرده است که از آن جمله میتوان به: کنسرت حسین علیزاده، کیهان کلهر و مجید خلج(2010)، کیهان کلهر و تومانی دیاباته، موسیقیدان مالی و
همنوازی کیهان کلهر با یک گروه هلندی(۲۰۱۳)، کنسرت گروه موسیقی راح روح در تالار وحدت(۲۰۱۶)، کنسرت و گروه موسیقی بروکلین رایدر در سالن موتزارت و کنسرت هاوس وین، پایتخت اتریش- اول ژوئن(۲۰۱۸)، شبهای فیروزهای نیشابور به همراه یویوما و دیگر اعضای پروژه راه ابریشم و کنسرت «شهر خاموش» کیهان کلهر و کوارتت «مینیاتور» در تالار وحدت ۲۶فروردین ۱۳۹۸ اشاره کرد.
جوایز و افتخارات
*جایزه گرمیِ «بهترین آلبوم جهانی سال» به گروه کیهان کلهر اهدا شد.
*جایزه فعالیت هنری انساندوستانه آیزاک اشترن، به خاطر کمک به بشریت و مسائل انسانی از طریق موسیقی، در مسابقه بینالمللی ویولن ایزاک اشترن شانگهای(۲۰۱۸).
*برنده نوزدهمین جایزه اکسپوی جهانی «وومکس»(۲۰۱۹). شایان ذکر است که همایش موسیقی ملل وومکس درباره دلیل انتخاب کیهان کلهر برای دریافت این جایزه را نوآوری و چیرهدستی در نوازندگی و معرفی پیام موسیقی سنتی ایران به جهان را ذکر کرده است. گفتنی است، جایزه «وومکس» از سال ۲۰۰۸ راهاندازی شده است و سال گذشته به کوارتت زهی کرونوس اهدا شد.
کلهر درباره این جایزه گفته است: «دریافت جایزه هنرمند وومکس برای من خیلی مهم است. این جایزه به رسمیت شناختن فرهنگ غنی موطن من ایران و هنر بیپایان ایرانی است که جهان از محبوبیت آن برخوردار است. در حالی که نیروهایی در جهان تفرقهافکنی و مرزبندی میکنند اما موسیقی ما را گردهم میآورد و انسانیت را یادآور میشود. من بهعنوان یک شهروند در این جهان، مفتخرم در کنار هنرمندانی هستم که با موسیقی به دنبال وحدت هستند.»
در ماه آگوست سال ۲۰۱۹ آلبوم «هنوز پاییز است» محصول مشترک کیهان کلهر با گروه رامبرانت تریو از نگاه مجله سانگ لاینز جزء ۱۰ آلبوم برتر سال ۲۰۱۹ قرار گرفت.
شهر خاموش» آخرین قطعه اجرایی کنسرت کیهان کلهر بود که آن را برای ابراز همدردی با مردم سیلزده کشورمان به اجرا گذاشت؛ قطعهای که سالها پیش به یاد قربانیان حمله شیمیایی حلبچه خلق شده است.
غربیها بیشتر او را با سازی با عنوان «spiked fiddle» میشناسند اما ما او را با کمانچهاش میشناسیم . استایل کمانچهکشیاش کاملا هویداست و حرکات افقی کمانچه و آرشه که کمانچه را نیز تقریبا به همان اندازه آرشه به این طرف و آن طرف میکشاند و دوزانو نشستنش او را از تمام کمانچهنوازان متمایز میکند. سونهریته خاص خودش را دارد و فورته ـ پیانو بسیار در نوازندگیاش محسوس است. با حالتی خمیده و سر فروافتاده حالتی به خود میگیرد که انگار هنرآموز تازهکار کمانچه است ولی به محض شروع به نوازندگی آنچنان با سرعت تکنیکها را به اجرا درمیآورد و پاساژها را پانچ مینوازد و انگشتانش را روی دسته بدقِلقِ کمانچه و روی سختترین پوزیسیونها با کوکترین حالت مینوازد آن هم ساز مهارناشدنی کمانچه که همگان انگشت به دهان میمانند و این خصیصه هنر این هنرمند باعث میشود تا او را با دیگر هنرمندان این عرصه متمایز کند.
۲۴ فروردینماه چهارمین شب از پروژه کنسرت موسیقی «شهر خاموش» با نوازندگی «کیهان کلهر» و کوارتت «مینیاتور» که با حضور «تونی اورواتر» به کوئینتت تبدیل شد، شبی بیاد ماندنی را برای مخاطبان حاضر در تالار وحدت رقم زد.
با وجود آنکه سهتار ساز اصلی و تخصصی کلهر نیست اما به دلیل حرفهای بودن و نبوغ این نوازنده و گوش موزیکالیته و قابلیتهای ذهنی و فیزیکی، اجرایی قابل قبول از این هنرمند را در کنسرت «شهر خاموش» شاهد بودیم. حتی سونهریته مطلوبی هم از این ساز به گوش شنوندگان میرساند. اجرای تکنیکهای دقیق و درست دُرّاب و تکیهها و ریزهای پُر و اشارههایی به ریزهای چند سیم و تک سیم، از زیباییهای نوازندگی سهتار کیهان کلهر بود. او با اجرای قطعه «طُرقه» هنرنمایی خود با ساز سهتار را ارائه داد. قطعه موسیقی «شهر خاموش» سالها پیش توسط این هنرمند در قالب آلبوم «شب، سکوت، کویر» خلق شد.
«تونی اورواتر»، نوازنده کنترباس و آهنگساز عضو تریوی رامبران که سابقه اجراهای متعددی با کیهان کلهر داشته و دارد، روی صحنه آمد و به همراه گروه کوارتت(چهارنوازی) «مینیاتور» که تبدیل به «کوئینتت»(پنجنوازی) شد، کلهر را همراهی کردند و جذابیت اجرا مضاعف شد.
کوارتت «مینیاتور» از «پدرام فریوسفی» نوازنده ویولن، «میثم مروستی» نوازنده ویولن، «نیلوفر محبی» نوازنده ویولن، «آتنا اشتیاقی» نوازنده ویولنسل تشکیل شده بود.
اجرای بعدی با عنوان «آتشگاه» اثری ساخته موزیسین آمریکایی «کالین جیکابسِن» بود. او نوازنده مشهور آمریکایی ساز ویلن و عضو گروه بینالمللی «جاده ابریشم» است. این گروه به سرپرستی «یویوما» نوازنده نامدار ویلنسل که کیهان کلهر هم عضو این گروه است، به موفقیتهای بزرگی از جمله دریافت جایزه «گِرَمی» که به اسکار موسیقی شهرت دارد نائل شده است. جِیکابسِن قطعه «آتشگاه» را همچنانکه از نامش پیداست با الهام از شهر تاریخی اصفهان که چند سال پیش در بازدید از این شهر مجذوب آثار تاریخیاش شد و تحت تاثیر جذابیت بنای «آتشگاه» شهر نجفآباد که مربوط به دوره ساسانیان است، خلق کرده و آن را به کیهان کلهر تقدیم کرده است.
قطعه اجرایی بعدی «محبوب من مرا تنها مگذار» بود که این اثر نیز از ساختههای جیکابسن بود که ملهم از ترجمه ابیاتی از اثر «لیلی و مجنون» نظامی گنجوی است.
«شهر خاموش» آخرین قطعه اجرایی این کنسرت بود که کیهان کلهر این قطعه را برای ابراز همدردی با مردم سیلزده کشورمان به اجرا گذاشت. این قطعه در اصل و سالها پیش توسط کیهان کلهر به یاد قربانیان حمله شیمیایی حلبچه خلق شده است. ضمن اینکه بخشی از عواید این کنسرت برای کمک به سیلزدگان اختصاص مییابد.
سبک و سیاق غالب اجراهای این کنسرت در ژانر کلاسیک غربی با بُنمایه موسیقی ایرانی بود که از موسیقی اصیل ایرانی، موسیقی خراسانی، موسیقی کردی و نیز موسیقی بخشهایی از خاورمیانه در آن بهره برده شده بود که بیشتر در خطوطی از لایتموتیف نمود پیدا میکرد.
از نکات جالب این چنین اجراهایی میتوان به این مساله اذعان داشت که ثقالت موسیقی ایرانی بدان اندازه است که اگر از ۱۰۰ درصد یک قطعه، ۹۰درصد از موسیقی کلاسیک غربی بهره گرفته شود و تنها ۱۰ درصد از موسیقی ایرانی استفاده شود، همان ۱۰ درصد نمودی برابر با آن ۹۰ درصد موسیقی غربی خواهد داشت که این نشان از پتانسیل موسیقی ایرانی دارد.
نوزدهمین جایزه جایزه اکسپوی جهانی «وومکس» روز ۲۷ اکتبر (پنجم آبان) به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد وومکس در تامپره فنلاند به کیهان کلهر اعطا میشود. او در این مراسم با «اردال ارزنجان» نوازنده باغلاما اهل ترکیه اجرای مشترکی خواهد داشت. کلهر پیشتر با دیگر نوازندگان و گروههای مختلف همچون «تومانی دیاباته» از مالی، «بروکلین رایدر» و «کوارتت کرونوس» از آمریکا و «رامبرانت تریو» از هلند همنوازی کرده است. حاصل همکاری کلهر و رامبرانت تریو، آلبوم «هنوز پاییز است» با ۹ قطعه بود که زمستان سال گذشته منتشر شد.