نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر
نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

نکوداشت زنده‌یاد کامبوزیا پرتوی در خانه جشنواره، کارگردان همه ژانرها

پرهام نورافزا

نکوداشت زنده‌یاد کامبوزیا پرتوی  با حضور جابر قاسمعلی  و امیرحسن ندایی  برگزار شد.

نکوداشت زنده‌یاد کامبوزیا پرتوی با موضوع فیلم‌نامه و سبک بیانی نویسنده در حاشیه برگزاری این دوره از جشنواره با حضور جابر قاسمعلی (فیلمنامه‌نویس و نویسنده) و امیرحسن ندایی (مجری) برگزار شد. 
در این مراسم ویدیویی با محوریت معرفی و برش‌هایی از صحبت‌های این هنرمند به نمایش درآمد و نسرین مرادی همسر مرحوم کامبوزیا پرتوی در این نشست حضور داشت.
ندایی گفت: کامبوزیا پرتوی صاحب سبک بود. او با فیلم‌سازان متعددی کار کرد و چهاربار جایزه جشنواره فیلم فجر را گرفت. 

قاسمعلی درباره جایگاه پرتوی در سینمای ایران گفت: پرتوی یکی از بهترین فیلم‌نامه‌نویسان سینمای ایران بود. او فیلم‌نامه‌نویس شاخصی بود زیرا تصور می‌شود که ورود به سینما با کارگردانی کار ساده‌تری در مقایسه با فیلم‌نامه‌نویسی است و در سینما گاردی نسبت به ورود فیلم‌نامه‌نویسان به عرصه کارگردانی وجود دارد. بازار فیلم‌نامه‌نویسی که وارد کارگردانی شده محدود می‌شود اما پرتوی از این باب شاخص بود که توانست بین این دو تعادلی برقرار کند و توانست فیلم‌نامه‌هایی که خود دوست داشت را بسازد؛ علاوه بر آن فیلم‌نامه‌های خوبی برای دیگران نوشت. از این باب جایگاه او غبطه ‌برانگیز است.
او ادامه داد: این از مدیریت و هوشمندی پرتوی نشات می‌گرفت که توانست میان فیلم‍‌نامه‌نویسی و کارگردانی تعادل برقرار کند. افرادی از این دست در سینمای ما به تعداد انگشتان دست است.
قاسمعلی عنوان کرد: او از سال 66 که اولین فیلم خود را ساخت تا زمان فوت، بیش از 26 فیلم و سریال تولید کرده است. با نگاه به مجموعه آثار او می‌بینیم که هم کار کودک و نوجوان تولید کرده و هم کار تلخ اجتماعی. از نظر رویکرد فیلم‌نامه‌نویسی هم بسیار متنوع کار کرده است؛ اما در چهار حوزه می‌توان کار او را دسته‌بندی کرد؛ یکی کاری است که برای سینمای بدنه و مخاطب تولید می‌شود نظیر «گلنار» و «گربه آوازه‌ خوان»، گروه دوم فیلم‌های کانونی او هستند که متاثر از فضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شده مثل فیلم «ماهی»، «شیرک» و «ننه لالا و فرزندانش»، در فیلم‌های کانونی دغدغه کودک و نوجوان وجود دارد اما فیلم‌ساز بیشتر از مخاظب به خودش می‌اندیشد. گروه سوم فیلم‌هایی با رویکرد اجتماعی هستند مثل «دیشب باباتو دیدم آیدا»، نوع دیگری هم وجود دارد که شامل فیلم‌هایی با رویکرد معنایی و استعلایی می‌شود.
او ادامه داد: در دسته چهارم رویکرد معنا محور است و می‌توانید دغدغه اجتماعی کامبوزیا پرتوی را ببینید. مخاطب در فیلم استعلایی تصور می‌کند کامبوزیا عارفی است که این فیلم را ساخته و تنها یک فیلم‌نامه‌نویس هوشمند می‌تواند یک سکانس معمولی را درخشان کند.
قاسمعلی اضافه کرد: او با پردازش سکانس‌ها خرده داستان خلق می‌کرد. در کارهای او قصه به جای حرکت در طول، به سمت عمق حرکت می‌کند.
او درخصوص جایگاه هنرهای دیگر برای فیلم‌نامه‌نویس گفت: سینما یعنی جزئیات. زمانی‌که به درخشان‌ترین آثار نگاه می‌کنید متوجه نکات ظریفی می‌شوید که کشف آن‌ برای مخاطب جذاب است. پرتوی به مطالعه تاکید داشت. فیلمنامه‌نویس باید بیشتر بخواند. خواندن نه به معنای اقتباس بلکه زمانی که شما رمان می‌خوانید تجربه زیست یک شخصیت برای شما باز می‌شود و می‌توانید ساختار و متریال یاد بگیرید. در هالیوود درصد اقتباس بالاست زیرا فیلمنامه‌نویس را تکنسین می‌دانند و تهیه‌کننده سراغ کسی می‌رود که کارش را بلد است. ما صنعت سینما نداریم اما کشورهایی که دارند فیلمنامه‌نویس را متخصص می‌دانند نه داستان‌گو و در ساختار صنعتی، داستان‌نویس دستمزد خود و فیلمنامه‌نویس هم دستمزد خود را دارد اما فیلمنامه‌نویسان ایران هم باید داستان را بیاورند و هم آن را تبدیل به فیلمنامه کنند.
ندایی اظهار کرد:  پرتوی معتقد بود خلاقیت اکتسابی است و نیاز به تمرین دارد.
جابر قاسمعلی درخصوص اکتسابی بودن خلاقیت عنوان کرد: داستان از سینه نویسنده درمی‌آید و علم حصولی نیز درون او به عنوان جوهر و عاملی برای نوشتن وجود دارد و این با تکنیک و قواعد به وجود نمی‌آید، در نهایت این فرد کارشناس فیلم‌نامه‌ می‌شود اما اگر جوهره داشته باشد و تکنیک یاد بگیرد، تبدیل به فیلم‌نامه‌نویس خوب می‌شود.

گزارش نشست «سینمای سیاسی؛ فقدان فیلمنامه» در خانه جشنواره

پرهام نورافزا

نشست فرهنگی جشنواره فیلم فجر با موضوع «سینمای سیاسی، فقدان فیلمنامه» با سخنرانی «مجتبی راعی» کارگردان  برگزار شد.

آخرین نشست فرهنگی هشتمین روز جشنواره فیلم فجر با محوریت سینمای سیاسی، فقدان فیلمنامه با سخنرانی «مجتبی راعی» کارگردان با نمایش فیلم «دست‌نوشته‌ها» ساعت 19:30 در سالن 4 مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار شد. 
مجتبی راعی در ابتدای این نشست عنوان کرد: مرحوم مهرزاد مینویی انسان آرامی بود و فقط حرف حسابی می‌زد. فوق‌العاده باسواد و در کمبود امکانات، به کسب علم می‌پرداخت. تمام کسانی که اطراف وی بودند از او یاد گرفتند. او در اوایل آشنایی‌مان علت پیشرفت سینما در آمریکا را سوادشان می‌دانست و می‌گفت شماها بی‌سواد هستید. خیلی ناراحت شدم. ساعت‌ها با یکدیگر صحبت کردیم و حرف خود را به من اثبات کرد. خیلی در مسیر کاری من تاثیر داشت و من را بینا کرد.
وی افزود: «دست نوشته‌ها» را به تازگی دیدم و حسرت خوردم که چرا باز هم فیلم نساخت و در اتاق تدوین مستقر شد. 

راعی اظهار کرد: وقتی فیلم را می‌بینیم تعجب می‌کنیم که چقدر پختگی دارد. فیلم‌های آن دوره را شعاری می‌ساختند اما «دست‌نوشته‌ها» پختگی‌های زیادی داشت و مبتنی بر کلیشه نبود.
این کارگردان سینما تصریح کرد: اخیرا یک فیلم سیاسی دیدم و با خود گفتم کاش جای زمان‌ساخت این دو فیلم عوض می‌شد. همه عناصر و اتفاقات فیلم «دست‌نوشته‌ها» معقول است. شاید یک فیلم قدیمی را ببینیم و ضعف‌های آن را به حساب قدیمی بودنش بگذاریم اما فیلم مینویی خیلی درست است. هنوز برایم سوال است که چرا راه مینویی در فیلم‌سازی ادامه پیدا نکرد. 
راعی درباره دیگر ویژگی‌های «دست‌نوشته‌ها» اظهار کرد: فیلم هیچ سکانس اضافی ندارد و نمی‌شود هیچ سکانسی را از آن حذف کرد. اگر این کار انجام شود به اثر ضربه می‌خورد. فیلم وقت مخاطب را تلف نمی‌کند. مینویی در روند فیلم‌نامه نیز تاثیرگذار بود. تدوین فیلم را هم خودش انجام داد و چقدر عالی انجام شده است. حجم سکانس‌ها به‌قاعده است. «دست‌نوشته‌ها» اثر شسته رفته‌ای بود. کارگردانی و نوع فیلم‌برداری این فیلم برگرفته از کارگردانی هیچکاک است و به نوعی ادای احترام به فیلم «سرگیجه» است. این فیلم نشان داد که مینویی هیچکاک را خیلی خوب فهمیده است. وقتی کابوسی را می‌سازد که در آن فرد کشته شده، زنده می‌شود.
این کارگردان درباره علت ساخته نشدن فیلم‌های سیاسی در کشور بیان کرد: وقتی از سیاست صحبت می‌شود، این تعریف در ذهن تداعی می‌شود که منظور محل تجمع قدرت است. اگر بخواهیم درباره فلان قشر صحبت کنیم، افراد آن قشر نسبت به ما جبهه می گیرند. در سینمای هالیوود برخی اوقات فرد خطاکار، فرماندهان پلیس هستند. همین موضوع باعث شد که فقط فیلم‌های سینمایی با سبک‌های اجتماعی ساخته شود که سیاه‌نمایی است. می‌گویند چرا سیاه‌نمایی می‌کنید. خوب ما کاری به‌جز سیاه‌نمایی نمی‌توانیم انجام دهیم.
راعی در ادامه بیان کرد: ما در سینمای آمریکا فیلم‌هایی می‌بینیم که انتقادهای تندی از مسئولان می‌شود. این موضوع امنیت را برای آن کشور ایجاد می‌کند. وقتی از آزادی حرف می‌زنیم بحث‌های خارج از عرف مطرح می‌شود. منظور از آزادی این است که فرصت‌طلب‌ها و خائنین احساس آزادی نکنند. این موضوع عین تثبیت نظام است. در سینما کاری کرده‌ایم، افرادی که می‌خواهند خطای بزرگی کنند جلویشان گرفته می‌شود. 
این کارگردان سینما ادامه داد: در دوره‌ای نیروی انتظامی به ما جزوه‌ای داد که پلیس را با شمایل خاصی معرفی کنیم. این درحالی بود که شمایل پلیسی که در جزوه آمده بود با پلیسی که مردم می‌دیدند متفاوت بود. اگر بخواهیم درام شکل بگیرد پلیس خوب و بد را باید کنار هم نشان دهیم. متاسفانه نه در میان مسئولان نه در جریان عمومی میلی به آزادی دیده نمی‌شود.
مجتبی راعی ادامه داد: قصد داشتم در دوره‌ای، فیلمی با حضور موافقان و مخالفان مضمون بانک‌داری و شیوه اجرایی آن بسازم. اجازه این کار به من داده نشد. حتی درباره مجموعه خودروسازی نیز این پروژه به سرانجام نرسید.
راعی در پایان درباره آینده سینمای سیاسی گفت: من به آینده سینمای سیاسی امیدوار نیستم. چراکه فکر می‌کنم هنوز تفکر قالب برای انتقادپذیری در قدرت وجود ندارد.

عیار چهل - مهندسی معکوس

پرهام نورافزا

در هشتمین شب از اکران‌های چهلمین جشنواره فجر دو فیلم با نام‌های «بی‌رویا» و «بدون قرار قبلی» به نمایش در آمد که در هر دو فرماسیونی‌ موقعیت مدار تحت‌لوای آرمان‌های روایت شکل گرفته است. آرمان‌هایی که به طرزی تماتیک سعی دارند به اعجازی آشنازدا‌ دست یابند. 

آثار مذکور با روندی دیالکتیکی جهان‌های نامتجانس را در مطلع درام به مواجهه با یکدیگر روانه می‌کنند. 


بی‌رویا؛ آینه‌های ناشناس

بی‌رویا ساخته آرین وزیردفتری در اختلاطی هذیان آلود در ساحت سینما، ذهن بصری شخصیتش‌ را در غایت یک ضرب‌الاجل موهوم قرار می‌دهد تا مخاطب را به نگین عنصر درام یعنی آشنازدایی برساند. 
فیلم در فرمی بیانی سعی دارد مفروضاتی را در متن خود بکارد و در قبال آن‌ها به کارویژه‌ای قابل اتکا برسد. اتکا به چنین کارویژه‌ای بر مبنای لحنی تماتیک و ضربانی به فضای ذهنی کاراکتر اصلی مربوط می‌شود. 
در این تعریف سیر روایی و زمانی فیلم هویدا می‌شود‌. 
فیلم بی‌رویا در ابتدای کار خود با توجه به غنای پر طراوت و روتین لحظات در زندگی رویا کاملا متین و با تمپویی معقول دنبال می‌شود.‌ تا لحظه‌ای که زیبا وارد زندگی‌اش می‌شود. پیش از آنکه به فضای ریتمیک در اثر پرداخته شود، می‌‌توان به سازوکار حضور و ورود یک غریبه به جهان فیلم در ساختمان درام اشاره داشت.
عنصر درام اساسا بر سطح آشفتگی و عدم پایداری روانه است، آشفتگیِ گفته شده از خلال یک یا چند راهکار دراماتیک نشات می‌گیرد. در نتیجه برای آنکه یک فیلم بتواند ردای درام را به تن کند مستلزم راهکارها و شگردهایی می‌باشد. یکی از آن شگردها نزول یک فرد از ناکجاآباد است. فردی که حضورش معادلات را بر هم زده و زیست کاراکترها را از حالت پایدار خارج می‌سازد. 
ورود زیبا به فیلم بی‌رویا استحکام جاری در زیست رویا و بابک می‌شکند و اصل نمایش در فیلم را بر پا می‌کند. 
بنابر این روند فضای بصری فیلم به جریان می‌افتد و کاراکتر اصلی در رابطه با ذهنیت خویش به ورطه‌ای جنون‌آمیز ورود می‌کند. 
آنچه به مثابه آرایه‌ای بارقه‌وار در روایت خوانده می‌شود، فاصله گرفتن از هویت خویش و قرار گرفتن در ماهیتی بیگانه است. روایت در این منطق قرینه‌ای از کاراکتر اصلی می‌سازد تا ساختار تغییر هویت در فیلم از ظرفیت‌های علت و معلولی آکنده شود. آرایهٔ دیگر در فیلم از وجوهی بصری فیلم بهره‌مند است. وجوهی که سوار بر انگیزه‌هایی تروکاژیک‌‌ در ساحت میزانسن به خلق معنا می‌پردازند.  


بدون قرار قبلی؛ به وقت نرسیدن

فیلم بدون قرار قبلی ساخته بهروز شعیبی قصه نرسیدن است! قصه حسرت‌هایی که در تعامل انسان با خود و هم نوع خود به بار می‌آید و می‌تواند باری احساسی را بر دوش اخلاق‌گرایی به مخاطب القا کند. 
فیلم با دست گذاری بر روی آرمان‌هایی خانوادگی قصد دارد عنصر حسرت را در بافت روایی اثر تزریق کند و محتوایی ملو‌درامیک را در ذهن مخاطب صیقل دهد. 
فلسفه احساسات در فیلم به طرزی پیوسته -و قطره قطره- به درون‌مایه‌های محتوایی اثر روانه می‌شود تا پیرنگی شخصیت‌مدار را به عنوان راهکار دراماتیک عرضه دارد. راهکار یادشده به مثابه یک استراتژی عمل کرده و حضور یک فرد غایب را نشانه می‌رود. پدر یاسمن فردی‌ست که در سال‌های طولانی از دخترش جدا بوده و با مرگش یاسمن را به ایران باز می‌گرداند. 
این بازگشت در عین آشنایی با یادگارهای پدر بازگشتی به اصل خویش است. یاسمن حیات عرفانی و قدسی خود را در ردپایی از پدرش جست‌وجو می‌کند. این جست‌وجو اصل فراورده‌های نمایشی در اثر را تغذیه می‌کند و مخاطب را تا حدیث نفس فیلم‌ساز هدایت می‌کند.

جابه‌جایی هویت

هشتمین روز از جشنواره چهلم فجر با نمایش دو فیلم «بی رویا» و «بدون قرار قبلی» در برج میلاد به پایان رسید.

درباره فیلم‌های روز هشتم می‌توان به نمایش فیلم یک فیلساز اولی اشاره کرد؛ ضمن اینکه بهروز شعیبی که پیش از این و با فیلم «هناس» به‌عنوان بازیگر در مسابقه سیمرغ حضور پیددا کرده بود، امشب در کسوت کارگردان به خانه جشنواره فیلم فجر در برج میلاد آمده بود.


بی رویا

اولین فیلم آرین وزیردفتری درامی روانشناختی است. فیلم داستان یک بیمار اسکیزوفرنی را روایت می‌کند که از خط میان واقعیت و رویا عبور کرده و پا به دنیایی بیگانه و عجیب می‌گذارد. طناز طباطبایی نقش اصلی این فیلم و بازیگر شخصیت رویا است. او که  با بازی در نقش یک بیمار اسکیزوفرنی می‌تواند خودش را به جمع نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برساند در نشست خبری درباره فیلم گفت: «بی رویا درباره اسکیزوفرنی نیست و درباره جابه‌جایی هویت است.» فیلمنامه‌ این فیلم را آرین وزیردفتری نوشته و هومن سیدی آن را تهیه کرده است. سیدی بعد از بهرام رادان دومین بازیگر مطرحی است که امسال به عنوان تهیه‌کننده پا به جشنواره فجر گذاشته است. صابر ابر و شادی کرم‌رودی نیز دو بازیگر اصلی دیگر فیلم هستند. مائده طهماسبی و رضا داوودنژاد نیز دیگر بازیگران فیلم بودند که امسال برای دومین بار با فیلمی روی پرده سینمای جشنواره فجر ظاهر شدند. طهماسبی در علفزار و داوودنژاد هم در بیرو بازی کرده بودند.
بهروز شعیبی نیز که در سی‌ویکمین جشنواره فیلم فجر به خاطر کارگردانی فیلم دهلیز برنده سیمرغ بلورین شد، امسال با فیلم «بدون قرارقبلی» در مسابقه سودای سیمرغ حضور پیدا کرده است. فیلم داستان دختری ایرانی ساکن آلمان است که بعد از سی سال می‌فهمد پدرش فوت کرده و برای او میراثی را به جا گذاشته است. فیلم سعی دارد روایت سفر قهرمانانه و تحول شخصیتی باشد که انگار هیچ دلبستگی خاصی نسبت به وطن و زندگی گذشته‌اش ندارد. پگاه آهنگرانی در این فیلم در نقش یاسمن که یک پزشک جوان ایرانی ساکن آلمان است بازی کرده است. همچنین صابر ابر که در فیلم بی‌رویا نیز یکی از نقش‌های اصلی بود، در این فیلم نیز به عنوان وکیل خانوادگی حضور پیدا کرده است. مصطفی زمانی دیگر بازیگر مطرحی است که در «بدون قرار قبلی»  بازی کرده است. اما نکته جالب توجه اینکه بهروز شعیبی نیز به رسم بسیاری از بازیگران-کارگردانان در این فیلم خودش نیز در نقش یکی از خادمان امام رضا(ع) مقابل دوربین قرار گرفته است.

حضور لایه های دروغ و ماهان در جشنواره فیلم فجر قابل دفاع است

بهروز افخمی گفت: منتقدان زمانی می‌توانند ‌بگویند فیلم‌های بهتر از «لایه‌های دروغ» و «ماهان» در میان فیلم‌های انتخاب نشده وجود دارد، که همه آن‌ها را تماشا کرده باشند.

عضو هیات انتخاب چهلمین جشنواره در گفت‌وگو با مرکز اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی چهلمین جشنواره فیلم فجر، با اشاره به صحبت‌های منتشر‌ شده از او درباره دو فیلم «لایه‌های دروغ» و «ماهان»، توضیح داد: به‌دلیل برخی از کارهای شخصی و تداخل زمانی، من حدود 6 فیلم را به همراه کل هیات انتخاب تماشا نکردم.
او  با بیان این ‌که حضور «لایه‌های دروغ» و «ماهان» در جشنواره قابل دفاع است، ادامه داد:  من این فیلم‌ها را به‌صورت مجزا می‌دیدم و این شائبه که من فیلم‌ها را ندیده‌ام صحیح نیست.
عضو هیات انتخاب جشنواره فجر درباره عدم نمایش 5 فیلم رزرو شده در جشنواره هم توضیح داد: از همان ابتدا که 5 فیلم رزرو انتخاب شد، بحث بر سر این که دو فیلم برای جشنواره پروانه نمایش نمی‌گیرند مطرح شد اما خود فیلم‌سازان زمانی که فهمیدند پروانه نمایش بعد از جشنواره به فیلم آن‌ها تعلق می‌گیرد، نسبت به این اتفاق اعلام رضایت کردند و این مسئله که این فیلم‌ها توقیفی هستند، موضوع درستی نیست.
افخمی به فیلم «عروسک» اشاره کرد و گفت: مثلاً فیلم عروسک که در فهرست انتخاب‌های من بود، از جمله فیلم‌هایی بود که برای جشنواره پروانه نمایش نتوانست بگیرد و البته کارگردان این فیلم هم با این موضوع مشکلی پیدا نکرد.
او با بیان این که اگر فیلمی در جشنواره حضور ندارد قطعاً تماشا شده و امتیاز قابل قبول نگرفته است گفت: ما 59 فیلم را دیده‌ایم و 22 فیلم به‌علاوه 5 فیلم رزرو را به واسطه نمره قبولی در حد حضور در جشنواره پذیرفته‌ایم. منتقدان هم زمانی می‌توانند ادعا کنند که فیلم‌های بهتری در میان فیلم‌های غیرمنتخب وجود دارد که همه فیلم‌ها را دیده باشند.
عضو هیات انتخاب جشنواره با بیان این که صحبت‌های حاشیه‌ای برای رونق جشنواره خوب است تاکید کرد: من فکر می‌کنم  بعد از تماشای همه فیلم‌ها می‌توان در مورد کیفیت آن‌ها قضاوت کرد.