پرهام نورافزا:
نشست خبری فیلم «خجالت نکش» با حضور رضا مقصودی (کارگردان)، امیر پروین حسینی تهیه کننده، احمد مهرانفر، لیندا کیانی، سام درخشانی، الناز حبیبی، شبنم مقدمی و سایر عوامل امروز در پردیس ملت برگزار شد. در این نشست امیر پروین حسینی تهیهکننده این فیلم اعلام کرد که به هیچ یک از بازیگرانی که سرمایهگذاری و تهیه کنندگی آثارش را برعهده داشته دستمزد نجومی پرداخت نکرده است.
رضامقصودی در ابتدای این نشست و در مورد اولین ساخته سینماییاش گفت: «سالها پیش طرح فیلمنامه را خانم جورابلو ارائه دادند و مدتها طول کشید تا شرایط ساخت فیلم فراهم شد و آقای حسینی هم به ما اعتماد کردند. آنچه بهعنوان نکات مثبت در فیلم وجود دارد قطعا زحمت همه دوستان است و نکات منفی هم احتمالا به خاطر نواقص من بوده است. ما فیلم را ساختیم و در اختیار دفتر جشنواره گذاشتیم و اعضای هیات انتخاب فکر کردند که برای جشنواره مناسب است. احتمالا این فیلم ویژگیهایی داشته که قبول شده است و من از پذیرفته شدن آن خوشحالم. درمورد عبور از خط قرمزها هم باید بگویم که ما تابع قوانین هستیم و طبق قانون فیلمنامه را به وزارت ارشاد ارائه کردیم و هیچ مسالهای وجود نداشته است. »
مقصودی درباره لهجه شخصیتها در فیلم گفت: «ما باید لهجه را طراحی میکردیم و این فیلم نیاز داشت تا از چنین لهجههایی در آن استفاده شود. این کار به پیشبرد قصه کمک کرده و کار ما هم شیرینتر شده است. »
امیرپروین حسینی در مورد هدفاش برای سرمایهگذاری در فیلمها و سریالهایی که با دستمزدهای نجومی ساخته میشوند گفت: «سینما با سرمایهگذارانی مواجه میشود که تصور درستی درمورد این کار ندارد. احتمالا اگر سرمایه خود را در بانک قرار دهید سود بیشتری خواهید داشت. سرمایهگذاری که علاوهبر مسائل مالی عاشق فرهنگ کشورش باشد قطعا نتیجه بهتری میگیرد. ما دستمزد نجومی به کسی ندادیم و همه میدانند که وقتی به دفتر ما میآیند مبلغ کمتری میگیرند ولی ما به عوامل احترام میگذاریم و پرداختهای سروقت داریم. »
مقصودی در ادامه گفت: «نزدیک بیست و چند سال است که فیلمنامه مینویسم. باید بدانید وقتی فیلمنامه مینویسید و تحویل میدهید، دیگر کارتان با آن تمام شده است اما این من را اذیت میکرد. من تجربههایی داشتم در سینما و تلویزیون و همه آن تجربیات را جمع کردم تا فیلمنامهای ارائه دهم که تهیهکننده راغب باشد کنار آن بایستد. »
امیر پروین حسینی در ادامه این نشست گفت: «فیلمهایی مثل «خجالت نکش» از آن دستکمدیهایی است که تجربه تازهای در آن اتفاق افتاده است و باید منتظر واکنش مخاطب بود. »
شبنم مقدمی نیز درباره حضورش در «خجالت نکش» گفت: «من در ابتدا میترسیدم که این نقش را قبول کنم اما آقای مقصودی و حسینی به من لطف داشتند و اعتماد کردند. این نقش از آن بختهایی بود که سراغ هر بازیگری نمیرود و خوشحالم که توانستم در آن خودم را محک بزنم.
احمد مهرانفر در ادامه نشست گفت: «از آقای مقصودی و پروین حسینی تشکر میکنم که به من اعتماد کردند. اگر مخاطبان کاراکتر من را دوست دارند بهشدت مدیون گریم عالی بود که انجام شد. »
لیندا کیانی درمورد درآوردن لهجه افغانی توضیح داد: «من فکر نمیکنم آدم در کوچه بازار بتواند افغانستانی یاد بگیرد. آقای مقصودی برای من معلمی گرفتند که کابلی بودند چراکه در آنجا هر شهری لهجه متفاوتی دارد. من تلاش کردم مثل معلمم صحبت کنم. »
الناز حبیبی نیز گفت: «برای من نقش اولویت دوم است و کلیت کار و کارگردان و دفتری که با آن کار میکنم، اهمیت دارد. خوشحالم که با این تیم کار کردم. »
امیرپروینحسینی در پایان گفت: «برای این فیلم حتما به بازار خارجی فکر میکنم. به نظرم در دنیا عدهای دنبال کمدی غیر هالیوودی هستند و برایشان مهم است که بتوانند با خانوادهشان فیلم ببینند. »
پرهام نورافزا:
نشست پرسش و پاسخ فیلم «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا بعد از نمایش فیلم در سینمای رسانهها برگزار شد. در این نشست حاتمی کیا اعلام کرد که این فیلم را یک سرباز ساخته و او خود را سرباز نظام و کشور میداند.
او همچنین در این نشست گفت که برای به تصویر کشیدن مدافعان حرم، ملاحظاتی داشته و نمیتوانسته تمام آنچه را از مدافعان حرم دیده و لمس کرده بود نمایش دهد. او همچنین تاکید کرد که روی حرفی که در فیلم توقیفی «گزارش یک جشن» زده بود هست و تغییر نکرده است.
با آغاز نشست خبری فیلم «به وقت شام» محمود گبرلو در حضور ابراهیم حاتمی کیا و سایر عوامل این فیلم، به اشتباه نام این فیلم را «بفرمایید شام» عنوان کرد که باعث شد حاضران در این نشست، به اشتباه لفظی این مجری با خنده واکنش نشان دهند.
اما ابراهیم حاتمی کیا، در ابتدای صحبتهای خود در مورد ساخت فیلم «به وقت شام» گفت: ««فکر میکنم سال 65 بود، 31 سال پیش که اولین فیلم خودم «هویت» را ساختم درست با عملیات کربلای 5 مصادف بود و من باید کنار فیلم میماندم و دوستانم رفتند منطقه و به من خیلی سخت گذاشت. پس از فیلمبرداری رفتم منطقه که برخی از دوستانم در عملیات شهید شدند. این را به این جهت میگویم که فیلم «به وقت شام» را یک سرباز ساخته، من خودم را سرباز این نظام و کشور میدانم و همچنان دلم میتپد برای بچههایی که جهاد میکنند. سوالاتی که خواهد شد فنی است ولی من را یک سرباز بدانید که همانند همان عملیات دوست داشتم با آن بچهها باشم و اسمم را هم در تیتراژ اولین فیلمم نزدم و دوست داشتم مانند آنها گمنام میماندم که نشد و 31 سال است که ماندیم. »
حاتمی کیا درباره جلوههای ویژه فیلمش و سوال یک خبرنگار که آن را شبیه بازیهای کامپیوتری دانسته بود، گفت: «این بضاعت سینمای ایران است و من افتخار میکنم که بچههای ایرانی این فیلم را ساختند و یک دلار هم خرج فیلم در خارج از ایران نشده و ما تمام توانمان را برای فیلم گذاشتیم. من چنین حسی ندارم که بخشهایی از این فیلم به بازیهای کامپیوتری شباهت دارد. من ترجیح میدهم که از بچههای ایرانی متخصص استفاده کنم حتی اگر عدهای طعنههایی بزنند.»
حاتمیکیا درباره شیوه پرداخت به موضوع داعشیها در فیلمش گفت: «من یک روز کل گروه را جمع کردم و گفتم همگی باید فیلمهایی که داعشیها تهیه و منتشر کردند، ببینیم بهخصوص صحنههایی که در آب خفه میکنند و جنایتهایی که میکردند. واقعیت این است که جریان داعش ترکیبی که دارد بهشدت اگزجره است و آن فیلمها را هم ببینیند همین است. من با داعش زندگی نکردم که ببینیم دقیقا چگونه است. قطعا وهابی نیستم. سعی کردم با داعش وارد گفتوگو شویم. برخی فیلم را میگوید هالیوودی من نمیفهمم که این واژه را برای چه به کار میبرید؟ یک فیلم داستانی است که من سعی کردم در بستر این داستان این مسائل بیان شود. البته این نظر شماها و مردم است. تاکید میکنم که برای من مردم خیلی مهم است.»
در ادامه این نشست هادی حجازیفر درباره اظهارنظری که چندی پیش از قول او در مورد حضورش در «به وقت شام» منتشر شد که بازی خود را در این فیلم دوست ندارد، گفت: «من خودم چون پنج شش سال پیش بهعنوان خبرنگار اینجا میآمدم و به دنبال هنرمندان بودم و همیشه دست خالی برمیگشتم و به همین دلیل در مصاحبه ضعیف هستم ولی دیشب مصاحبههای بسیاری کردم و اکثر دوستان هم امانتدار بودند، ولی این اظهارنظر کمی نادرست بیان شد. من گفتم میترسیدم که در این فیلم بازی کنم و به کار آقای حاتمیکیا آسیب وارد کنم چون فضایش متفاوت با کارهای دیگرم بود. من روز دوم به آقای حاتمیکیا درباره فشردگی کار گفتم که ایشان گفتند تو اعتماد کن، اما از نتیجه این حرفهای من آن تیتر زده شد. خدا شاهد است که این فیلم یکی از بهترین کارهایم بود و خیلی بهتر از این میتوانست باشد اما خدارا شکر خوب بود.»
محمد خزاعی تهیهکننده این فیلم درباره شایعههایی در مورد نحوه تولید این فیلم به وجود آمد، گفت: «ما شبانه روزی کار کردیم و حتی تعطیلات نوروز هم نداشتیم. تیترهایی زدند با این مضمون که همه امکانات را در اختیار ما گذاشتهاند که درست نبود. نهادهای همکار ما در خیلی از بخشها کمک نکردند. از دور فکر میکنند برای فیلم آقای حاتمیکیا همه چیز مهیا بوده اما اینطور نبوده است. همکاری بچههای سازمان اوج، ارتش و... که امکاناتشان را در اختیار ما گذاشتند خوب بود. برخی از ضعف هایفیلم که از نظرتان مشکل دارد به خاطر امکانات است. از بحث بودجه هم باید بگویم که نتیجه کار مهم است خیلی فیلم داشتیم که بودجه زیادی داشتند ولی نتیجه نگرفتند. اگر شما اصحاب رسانه و مردم از فیلم راضی بودید ما موفق بودیم.»
حاتمی کیا در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که مدعی شده بود در حلب سوریه با داعشیها دیدار کرده و داعشی مثل کاراکترهای این فیلم افرادای کم هوش نبودند، فیلم گفت: «این نظر شماست، من که باورم نمیشود اگر شما یک عکس از خودت و داعشی به من نشان دهی من حرفت رو قبول میکنم و اسمم را همان که تو گفتی میذارم. داعش با معارضین خیلی متفاوت است. آن کسانی که در حلب بودند، داعشی نبودند، بلکه افراد جبهه النصره بودند. پس یک چیزی را همینطوری نیندازید وسط. من شنیده بودم که داعش در رفتار به نوعی پست مدرن هستند و فیلمهایی مانند «مد مکس» را دوست دارند و به این پوشش بیرونی علاقهمند هستند. به قول شما من اینها را خنگ کردم، اما اولیش را ساختم. انشاالله بقیه بیایند و بسازند بهتر از اینکه تو هم دوست داشته باشی!»
حاتمیکیا درباره پایان داعش و جایگاه اسم فیلم در آینده گفت: «داعش به راحتی قابل حذف شدن نیست و آنها تنها زمین را از دست داده و به سمت لیبی و برخی از کشورهای آفریقایی کشیده شدهاند و این چیزی نیست که تمام شود. این را من بگویم که فیلم هرچه زودتر آماده شود. سر پیش تولید آشکارا بحث بود که فیلم نباید خرداد کلید بخورد و عقبتر برود. واقعا چهار ماه برای فیلمی که دو هزار و 400 پلان دارد کم است و شبانه روز کار کردیم و تلاشم این بود که فیلم آماده شود. تصورم این بود که از داعش تا حرفش هست اثری بسازم. آن روز که روز که به مجلس حمله کردند و مساله داخلی شد من سر فیلمبرداری بودم. به نظرم باید دربارهشان حرف زد.»
حاتمی کیا درباره اینکه چرا در پنج شش فیلم اخیرش با قهرمانان آثارش چندان نمیتوان ارتباط برقرار کرد و این قهرمانان از سوی نسل جدید پذیرفته نمیشوند، گفت: «من با جوانان جلسه دارم و از تمام فیلمهایی که میگویید میبینم. یک جوان ایرانی از روسیه اینقدر برایش محتوای فیلم مساله شده به من پیام داد. نظام 40 سال است جلو میرود و همه سرجایشان هستند و فقط من جایم عوض شده است؟ همه دارند پرچمهایشان را زمین میگذارند و من فقط پرچم را بالا نگه میدارم. به مقدساتم قسم میخورم که گفتم فیلم را برای این جوانان که جانشان را میدهند بسازم. با حاج قاسم دیدار کردم و گفتم چرا نمیگذارید ما برویم سوریه را ببینم، هرچند میدانم خطر دارد. در جشنواره دو سال پیش به ما متلک گفتند که چرا نمیروی به سوریه؟ میگویند گمشو برو سوریه. تف به این زبانها که این سخنان را به زبان میآورند. من هم علاقه دارم در کنار آنها باشم و با آنها جلو بروم. همه این مسائل جمع میشود و به فیلم «به وقت شام» منتهی میشود. من محدودیتهای زیادی دارم و این از مظلومیت شیعه است که تنها یک پلان چند ثانیهای از حرم حضرت زینب را میتوانم نمایش بدهم. ما هرچه داشتیم در چله خودمان گذاشتیم و پرتاب کردیم. شما را به خدا از این بچهها که بودند بپرسید وقتی نمیپرسید من فکر میکنم که شما نمیدانید که داعش دارد سمت ما میآید و به چند قدمی خانههایمان رسیده است.»
حاتمیکیا درباره درخواستی برای ساخت فیلم درباره حادثه سانچی هم گفت: «به آن فکر میکنم، من یه دورهای برای فیلم سفر نفت که فیلمبردار بودم چهار ماه در کشتی زندگی کردم و فضای آن را میشناسم، اما نمیتوانم بگویم حتما میسازم همه چیز منوط به آینده است.»
حاتمی کیا درباره سکانس سر بریدن در فیلم «به وقت شام» هم گفت: «من در زندگی سر یک مرغ را هم نبریدهام و تنم میلرزید که باید در فیلمی که ساختهام چنین صحنهای را نشان دهم. تحت فشار زیادی بودم، ولی چه کنیم که این خشنونت را در فضای مجازی دیده بودم. سعیام این بود که فیلم خشن نسازم. برای من داعش یک نوع نیست و گونههای مختلف دارد و همه آنها هم مابهازا دارد.»
در ادامه این نشست، کارن همایونفر آهنگساز «به وقت شام» درباره تجربه همکاری اش با ابراهیم حاتمی کیا گفت، : «وقتی با آقای حاتمیکیا کار میکنم تمام توانم را میگذارم. . تمام فرآیند موسیقی ایرانی بوده است. »
پس از سخنان همایونفر، حجازیفر درباره اینکه در اغلب فیلمهایش تیپ شخصیتی خاصی را بازی میکند که جدی است ولی قلب مهربانی دارد، گفت: «من دیشب هم اعلام کردم که (به شوخی) میخواهم یک کمدی مبتذل بازی کنم و قراردادش را بستم که خیال همه شما راحت شود. خاستگاه فکری و باورهای خانوادگی من این است که این فضا را دوست دارم. در ضمن فیلمهای متفاوتی هم بازی کردم که در جشنواره نیامد، از جمله آستیگمات!»
خزاعی درباره اعتراضات برخی سینماگران به روند پیشروی جشنواره و قطعی بودن برگزیده شدن «به وقت شام» گفت: «هر سال همین است، از زمانی که دبیر بودم چنین حرفهایی بود و جوسازی شد. الان هم همینطور است البته فیلمها با یکدیگر متفاوت هستند و برخی از سایرین بیشتر دیده میشوند. به هر حال هجمههای زیادی از زمان پیش تولید مطرح شد از جمله اسپانسری اوج برای جشنواره و این فرضیه که اوج اسپانسر جشنواره میشود تا فیلم برگزیده شود. قضاوت نباید کرد و نقدها در محیطهای مختلف برای ما شدیدتر است که شاید برای این است که اوج پولی برای فیلمهای دفاع مقدسی کنار گذاشته. به جای تشکر که یک پولی به سبد کالای سینما اضافه کرده این حواشی را میسازیم.»
ابراهیم حاتمی کیا در پاسخ به پرسش خبرنگارای سینما که پس از ساخت «بادیگارد» عکسهایی از دیدار او با آیتالله هاشمیرفسنجانی منتشر شد و علاقهاش به ساخت یک فیلم مستند در مورد زندگی او گفت: «من از آقای هاشمیرفسنجانی نمیخواستم فیلم بسازم، یک سوژهای داشتم که میبایست از چند نفر از بزرگان مثل ایشان و مرحوم آیتالله اردبیلی تحقیقات و سوال میکردم و آن جلسه به همین خاطر بود و در مورد شخص خودشان نبود.»
حاتمی کیا در پاسخ به سوال دیگر خبرنگارای سینما که آیا روی حرفهایی که در «گزارش یک جشن» فیلم توقیفی اش زده، همچنان میایستد، توضیح داد: « من همچنان تا اطلاع ثانوی حاتمی کیا هستم! و میخواهم فیلمم پخش شود. این فیلم واقعا دچار یک نوع سوءتقاهم است! شرمم میآید و خجالت میکشم که چرا فیلمی همچون «گزارش یک جشن» جلویش را گرفتند و نگذاشتند پخش شود. توقیف این فیلم از طرف آقای شمقدری نبود و جاهای دیگر فشار آوردند و اکران این فیلم را به عقب انداختند و من افتخار نمیکنم که در نظام جمهوری اسلامی، فیلمی ساختم که پخش نمیشود.»
پرهام نورافزا:
نفس برگزاری جشنواره فجر خوب است. درواقع ارزیابیها در مورد تولیدات سالانه سینما در ایام جشنواره توسط کارشناسان و منتقدان صورت میگیرد که روی ظرفیتهای سینما برای اکران نیز اثر میگذارد. قاعدتا این زمان مناسبی است علیرغم اینکه تعداد کمی فیلم برای بخش مسابقه انتخاب میشوند. امسال هم که ظاهرا بخش جنبی برداشته شده است و دیگر مصادف شدهایم با تعداد اندکی از این تولیدات سالانه. یعنی درنهایت یک چهارم تولیدات سالانه سینمای ایران را داریم. در این میان ارزیابی دقیقی نمیتوان از کم و کیف فیلمها و عرضه آنها داشت؛ چون تعداد کمی داریم اما فیلمهایی که به جشنواره میآیند باید ساختار و محتوای مناسبی داشته باشند؛ بنابراین به عبارتی اتفاقی که در جشنواره امسال میافتد، نمیتواند ارزیابی دقیقی از سینمای سال آینده به ما ارائه بدهد.
سالهای گذشته فیلم اولیها را داشتیم اما امسال در بخش مسابقه فقط شاید سه مورد فیلم اولی داشته باشیم. به نظر میرسد اگر بخش جنبی جشنواره حذف نمیشد بهتر بود؛ چراکه میشد سینمای ۹۷ را بهتر ارزیابی کرد یا اگر بخش اولیها هم حذف نمیشد بهتر بود. الان کارگردانهای فیلماولی دارند با کارگردانهای تراز اول سنجیده میشوند. قاعدتا کارگردانهای حرفهای سرمایهگذارهای بهتری دارند و هزینههای بیشتری هم خرج فیلمهایشان میشود؛ بنابراین کارگردانهای فیلم اولی نمیتوانند در این کورس رقابتی هزینهها قرار گیرند. باید با دقت بیشتری در این زمینه عمل میکردیم. این تصمیمگیریها شاید کمی عجولانه باشد. البته شاید هم برای صرفهجویی در هزینهها این کار انجام شده است.
در عین حال یکی از موارد مهم دیگر این است که از اهمیت جشنواره هم کاسته میشود. بالاخره این جشنواره برای بزرگداشت انقلاب اسلامی برگزار میشود و نباید کاری کنیم که از اهمیت آن کاسته شود. بخش بینالملل هم که حذف شده است. این هم یک مساله دیگر است و آدم احساس میکند دارند پر و بال جشنواره فیلم فجر را میچینند. میترسم روزی یک شیر بییال و دم از این جشنواره باقی بماند. به نظرم میرسد باید دقت و بررسی بیشتری شود. مزایای این کوچک برگزار شدن جشنواره را بگویند تا همه بدانند و نظر بدهند.
در مورد فیلمهای دفاع مقدس و مقاومت امسال باید بگویم که این جشنواره قرابتش با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و همینطور مقاومت اسلامی مشخص است. باید در این جشنواره به مضامین ارزشمند و انقلابی پرداخت.
تولیدات سینمایی ما به کارهای آپارتمانی تبدیل شده است. به نظر میرسد زیاد ازحد این آش دارد شور میشود. باید مقداری در این زمینه تجدید نظر کنیم.
امسال شنیدم فیلمهای خوب زیاد است. حریفها همه قدر هستند و به نوعی اکثر فیلمها، چه در ساختار، چه در محتوا حرف برای گفتن دارند. در کل فیلمهای دفاع مقدس و مقاومت امسال میتوانند حرفهای خوبی برای گفتن داشته باشند. هر چقدر سینمای ما فیلمهای ارزشمند دفاع مقدس و مقاومت اسلامی بیشتر داشته باشد میتواند تاثیرگذارتر باشد. فیلمهای امسال که در این زمینه کار کردهاند میتواند کمبودهای چند سال اخیر ما را مرتفع کند.
پرهام نورافزا:
علیرغم اهمیت جشنواره فیلم فجر بهعنوان مهمترین فستیوال داخلی سینمای ایران، به دلیل کارشناسیهای بعضا غیرتخصصی و غیرفنی و لحاظ کردن سلیقه شخصی، در چند سال گذشته بیشتر شاهد یک دورهمی سینمایی بودهایم تا برپایی فضای رقابتی و جدی. اینکه برخی از فیلمسازان آثارشان را به جشنواره ارسال نکردهاند - به بهانه ناتمام بودن- درحالی که همزمان در فستیوالهای خارجی اکران میشوند، دلیل متقن همین موضوع است؛ اینکه فیلمساز یا تهیهکننده، جشنواره فجر را اولویت اول خود در نظر نمیگیرد به عوامل بسیاری از جمله داوریهای غیراصولی برمیگردد که بعضا بدون دیدن کامل یک فیلم به قضاوت آن نشستهاند. این کار باعث دلخوری و رنجش بسیاری از فیلمسازان شده است. از دیگر ایرادات، اکران ۱۵ یا حتی ۲۰ مرتبه یک فیلم در جشنواره است که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد و اغلب به اکران عمومی آن آسیب میرساند. اشکال دیگری که از نظر بنده وارد است، تغییر هر ساله دبیر جشنواره است. این هم شبیه بقیه مدیریتهای کوتاهمدت! بدون چشمانداز و اغلب هر سال با تغییر سیاستهای جشنواره همراه است. یکسال بخش ویدئو وجود دارد و سال بعد حذف میشود یا یکباره بخش فیلم کوتاه با وجود جشنوارههای متعدد و تخصصی مخصوص به خود، به جشنواره فیلم فجر اضافه میشود. اشکال اساسیتر اینکه، عموما تعدادی از فیلمهایی که در جشنواره مورد داوری قرار میگیرند، بعدا دچار ممیزی شده یا توقیف میشوند. به عبارتی گویا بخش نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد تازه بعد از نمایش فیلمها در جشنواره فجر دست به قلع و قمع میزند. متاسفانه، همه مشکلاتی که نام بردم به علاوه نگاههای فراجناحی و سلیقهای که مثلا کدام فیلم از طرف کدام ارگان دولتی حمایت میشود و از این دست، جشنواره را از فرم بایسته و شایسته خودش خارج کرده و از اعتبار آن کاسته است، چنانکه بسیاری از فیلمسازان اتمام فیلمهایشان را با تاریخ شروع فستیوالهای خارجی و معتبری مثل برلین، کن و ونیز تنظیم میکنند.
پرهام نورافزا:
جشنواره فیلم فجر یکی از دستاوردهای مهم و تاریخساز انقلاب و یک ثروت فرهنگی است. جشنواره فیلم فجر یک اتفاق نیست؛ یک داشته فرهنگی است.
به این خاطر که علاوهبر اینکه به شکل سینمایی داریم جشنهای انقلاب را برگزار میکنیم مهمتر از آن، این است که میزان و شاخصی برای کیفیت سالانه سینمای ایران است؛ یعنی بسیار فرصت ارزشمندی برای سینماگران است و در نبودنش سینمای ایران مساله مهمی را کم دارد.
بودن جشنواره فجر باعث میشود سینما، چون در معرض نقد خواص قرار میگیرد بسیار خوب و مناسب باشد.
جشنواره فجر سالیان سال است، از زمانی که ما کودک بودیم، برگزار میشود. در کل همیشه احساس میکردم در دل سرما مردم با سینما آشتی کردهاند و چقدر خوب که در شهرستانها هم فیلمها را میبینند.
من دورادور اسم فیلمهای جشنواره امسال را شنیدهام. میتوانم بگویم این جشنواره با توجه به نوع مدیریتی که شاهدش هستم کمحاشیه است. بالطبع فیلمهای کمحاشیه هم در جشنواره حضور دارند و برای همین شاهد فیلمهای پاکیزهای هستیم.
از لحاظ تنوع آثار هم باید بگویم از همه طیفهای فکری و سلیقهای در جشنواره حضور دارند؛ از فیلمهای دفاع مقدس تا سینمای اجتماعی و کمدی. هر کدام از این فیلمها نماینده حوزه خودشان هستند. امیدوارم هر سال جشنواره را پویاتر و بهتر ببینیم.