پرهام نورافزا:
علیرغم اهمیت جشنواره فیلم فجر بهعنوان مهمترین فستیوال داخلی سینمای ایران، به دلیل کارشناسیهای بعضا غیرتخصصی و غیرفنی و لحاظ کردن سلیقه شخصی، در چند سال گذشته بیشتر شاهد یک دورهمی سینمایی بودهایم تا برپایی فضای رقابتی و جدی. اینکه برخی از فیلمسازان آثارشان را به جشنواره ارسال نکردهاند - به بهانه ناتمام بودن- درحالی که همزمان در فستیوالهای خارجی اکران میشوند، دلیل متقن همین موضوع است؛ اینکه فیلمساز یا تهیهکننده، جشنواره فجر را اولویت اول خود در نظر نمیگیرد به عوامل بسیاری از جمله داوریهای غیراصولی برمیگردد که بعضا بدون دیدن کامل یک فیلم به قضاوت آن نشستهاند. این کار باعث دلخوری و رنجش بسیاری از فیلمسازان شده است. از دیگر ایرادات، اکران ۱۵ یا حتی ۲۰ مرتبه یک فیلم در جشنواره است که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد و اغلب به اکران عمومی آن آسیب میرساند. اشکال دیگری که از نظر بنده وارد است، تغییر هر ساله دبیر جشنواره است. این هم شبیه بقیه مدیریتهای کوتاهمدت! بدون چشمانداز و اغلب هر سال با تغییر سیاستهای جشنواره همراه است. یکسال بخش ویدئو وجود دارد و سال بعد حذف میشود یا یکباره بخش فیلم کوتاه با وجود جشنوارههای متعدد و تخصصی مخصوص به خود، به جشنواره فیلم فجر اضافه میشود. اشکال اساسیتر اینکه، عموما تعدادی از فیلمهایی که در جشنواره مورد داوری قرار میگیرند، بعدا دچار ممیزی شده یا توقیف میشوند. به عبارتی گویا بخش نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد تازه بعد از نمایش فیلمها در جشنواره فجر دست به قلع و قمع میزند. متاسفانه، همه مشکلاتی که نام بردم به علاوه نگاههای فراجناحی و سلیقهای که مثلا کدام فیلم از طرف کدام ارگان دولتی حمایت میشود و از این دست، جشنواره را از فرم بایسته و شایسته خودش خارج کرده و از اعتبار آن کاسته است، چنانکه بسیاری از فیلمسازان اتمام فیلمهایشان را با تاریخ شروع فستیوالهای خارجی و معتبری مثل برلین، کن و ونیز تنظیم میکنند.