نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر
نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

درخواست رئیس سازمان سینمایی از دبیر جشنواره چهلم برای شفاف‌سازی در آرای مردمی

رئیس سازمان سینمایی از دبیر جشنواره چهلم خواست در زمینه اخذ آرای مردمی این دوره جشنواره، شفاف‌سازی کند.

متن این درخواست به شرح زیر است:
جناب آقای نقاش زاده
دبیر محترم چهلمین جشنواره فیلم فجر
سلام علیکم
احتراما، نظر به ادعاهای مطرح شده و اظهارات متناقض تعدادی از صاحبان آثار مبنی بر روند مبهم فرایند آرای مردمی و تشکیک در این زمینه؛ به منظور حفظ و صیانت از حقوق همه آثار حاضر در بخش سودای سیمرغ و در راستای شفاف سازی فرایند آرای مردمی، شایسته است در اسرع وقت با تشکیل کمیته ای متشکل از مدیران کمیته نمایش و سالن های سینما، فناوری و اطلاعات، سمفا و حراست نسبت به بررسی دقیق وضعیت و واکاوی شبهات مطرح شده ، راستی آزمایی صورت گرفته و نتیجه در اولین فرصت به اینجانب گزارش شود.

گزارش نشست «قهرمان‌گرایی در سینمای ایران» در خانه جشنواره

پرهام نورافزا

نشست فرهنگی؛ قهرمان‌گرایی در سینمای ایران با سخنرانی دکتر «روح‌الله رجبی» به سخنرانی پژوهشگر فلسفه هنر و مدیر شبکه امید ، دکتر «دکتر عبدالحسین پیروز» مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ وهنر ساعت 15 در سالن شماره 4 برگزار شد. 

عبدالحسین پیروز در ابتدای این نشست عنوان کرد: فیلسوفان معتقدند نظریه قهرمان‌گرایی باعث بهبود شرایط جامعه‌ می‌شود. نظریه‌ها با این که در یک دوره تاریخی ایجاد شدند اما هنوز در جامعه جاری هستند.
او افزود: گروهی از متفکران از باب قهرمان شناسی وارد کار شدند و معتقدند قهرمان ذهنی مربوط به روان انسان است. حدود 20 نظریه قهرمان‌گرایی وجود دارد. اخیرا تعریف جدیدی از قهرمان با عنوان آدمی عادی با ویژگی‌های غیرعادی باب شده‌ است. در حکمت انسانی تعریف مدونی در رابطه با قهرمان نداریم. در اسلام نیز موجودیت برتر همواره با عنوان ویژگی ذاتی فطرت یاد می‌شود.

روح‌الله رجبی درباره بحران قهرمان در سینما گفت: به‌نظر من خوب است که در سینمای ایران قهرمان نداریم. سینمای ایران داستان عجیبی دارد. از زمان انقلاب اتفاقاتی رخ می‌دهد که جمعیت عظیمی به دنبال تحولی بزرگ بودند و به خاطر آن جان هم می‌دادند.
او ادامه داد: در دهه 60 سینما تلاش می‌کرد تا به سینمای قهرمان تبدیل شود اما با تغییر مدیران، تحولات بزرگی در سبک سینمای ایران ایجاد شد که بیشتر به معانی دینی و معنوی اهمیت می‌دادند.
رجبی گفت: در سینمای ایران باید به ویژگی‌های قهرمان توجه کرد. باید دلیل رد شدن قهرمان‌پروری در سینما توسط مدیران مشخص کرد.
وی ادامه داد: مدیران معتقدند در سینمای ایران و انقلاب نیازی به قهرمان نیست. قهرمان فردی متمایز و محدود است. در مدیوم سینما قهرمان باید یک نفر باشد و قصه داستان را یک نفر روایت کند. این فرد باید متمایز از باقی مردم جامعه باشد.
رجبی با اشاره به اینکه باید درباره ویژگی‌های قهرمان صحبت شود، افزود: جریان‌های روشن فکری پس از انقلاب تمام تلاشش بر این است که بگوید انقلاب ایران نیاز به قهرمان ندارد و توجیحاتی را برای بیان این موضوع به کار می‌گرفتند. قصه باید روایت قهرمان باشد. ما جریان سینمای انقلابی و روشنفکری داریم که هر دو مشکلاتی دارند. رهبر انقلاب تاکید کردند که باید آتش به اختیار بود. قهرمان ما باید این ویژگی ها را داشته باشد. باید روابط او با خانواده و جامعه تعریف شود اما در سینمای ایران رابطه قهرمان با جامعه باز تعریف می‌شود.
وی افزود: قهرمان در تفکرات دینی، در مقابل دشمن هیچ است و همه ابزارهای قدرتش از بین می‌رود. موضوع فرازمینی که به تعبیری آواز پر جبرائیل است. قهرمان برای ماست و از ذات تفکر دینی در آمده‌است. در قرآن، روایت قهرمانان مانند ابراهیم و پیامبران دیگر است.

دکتر پیروز در ادامه بیان کرد: ما هنوز در مفهوم قهرمان مشکل داریم. ما هیچ چیزی نداریم که نشان دهنده درک درستی این مفهوم باشد و این پیش از آن است که بخواهیم از قهرمان پردازشی انجام دهیم. مشکل اصلی ما استفاده از واژه قهرمان است. ما این واژه را به هر کسی نسبت می‌دهیم. الزاما هر آدم خوبی قهرمان نیست. در حوزه‌های تخصصی این به کارگیری غلط اشتباه است. تعریف‌مان از قهرمان الگو دیگران بودن و فداکار بودن است. این‌ها صورت واقعی قهرمان نیست. ما برخی اوقات به صورت استعاره‌ای از واژه قهرمان استفاده می‌کنیم. گاهی برای بزرگداشت و احترام و حتی برای شخصیت اصلی این واژه را به کار می‌بریم. این موضوع دوگانه پهلوان و قهرمان را به وجد می‌آورد. به عنوان مثال پوریای‌ولی شکست خورد اما قهرمان بود.
وی ادامه داد: مفهوم توقع نیز برای مردم در مواجهه با قهرمان مهم است. درباره واژه قهرمان تعریف دقیقی نیست اما از برآیند نظریات اینگونه بر می‌آید که قهرمان دارای توانایی و قدرت بالایی است. به‌ عنوان ‌مثال  قهرمان دارای یک ویژگی درونی مانند شجاعت، مبارزه با شر و تهدید و به جا گذاشتن میراثی برای آیندگان و به جا گذاشتن دستاوردها‌ است.
رجبی در پایان خاطرنشان کرد: چرا ما به دنبال ضد قهرمان در فیلم ها نیستیم؟ چرا غرب با وجود تفکرات سرمایه‌داری این حجم از پول را صرف سینما می‌کند؟ ابرقهرمان ها باعث فروش بسیار بالای فیلم هستند. اگر ما از مخاطب شروع کنیم. باید بدانیم چه محتوایی به مخاطب می‌دهیم و سپس به سراغ رده های سنی برویم. باید روی نیاز آن ها کار کنیم و پایه کار ما مدیریت نسل باشد. قهرمان هایی را در ریل سینما قرار دهیم که دارای ویژگی های قهرمانانه باشد حالا اگر مثل رستم خیالی باشند مشکلی ندارد اما روی چهار یا پنج قهرمان سرمایه گذاری دقیق کنیم.

گزارش نشست رسانه‌ای فیلم سینمایی «ضد» در خانه جشنواره

پرهام نورافزا

شست رسانه‌ای فیلم سینمایی «ضد» با حضور عوامل فیلم در خانه جشنواره برگزار شد.

محمدرضا شفیعی (تهیه کننده)، امیرعباس ربیعی (کارگردان)، مهدی نصرتی (بازیگر)، هاشم مرادی مدیر فیلمبرداری، حسین تراب نژاد ، لیلا زارع (بازیگر)، مهدی سعدی (تدوینگر)، نادر سلیمانی (بازیگر)، محمدرضا شجاعی (طراح صحنه و لباس)، علی عدالت دوست (صدابردار)، لیندا کیانی (بازیگر)، مرتضی کوهزادی (طراح گریم) و مهشید جوادی (بازیگر) در این نشست حضور داشتند.
در ابتدای این نشست محمدرضا شفیعی گفت: خوشحالم در این جمع هستم و امیدوارم مخاطبان با فیلم ارتباط برقرار کنند.
او ادامه داد: این فیلم در سال 95 کلید خورد. فکر میکنم به واقعه هفتم تیر ماه آنچنان که باید بها ندادند چرا که مهم ترین فرصت انقلاب بودند و به صورت جهانی اهمیت داشت. در این واقعه 70 و چند نفر را به شهادت رساندند و سازمان مجاهدین تا امروز به صورت رسمی مسئولیت این اقدام را برعهده نگرفته است و دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایلی که این گروهک منافقین ترور را برعهده نگرفت در واقع علت تروریستی شدن نام سازمانشان شود. حقیقت هایی برای ساخت فیلم لازم بود و پرونده های مفتوح در دستگاه های امنیتی لازم بود تا بررسی شوند و قصه این فیلم رخ دهد. در نهایت تصمیم گرفتیم این اثر را تولید کنیم و اواخر سال 1399 تولید شد و 1400 به پیش تولید رسید.
در ادامه این نشست لیلا زارع گفت: اینکه تا چه میزان از خروجی کار راضی هستم را مخاطب باید بگوید اما این اثر را عاشقانه کار کردم. وجه انسانیت و عاشقانه این نقش را دوست داشتم گرچه فرجام سختی داشت اما سختی را به جان خریدم و امیدوارم نتیجه رضایت‌بخش باشد. من نقش های زیادی را بازی کردم که به شخصیت اصلی‌ام نزدیک بود.
زارع درباره گریم خود بیان کرد: اگر بشاش تر در فیلم نمایش داده شدم‌، خوشحالم. به هر حال من بازیگر هستم و داخل و خارج فیلم چهره مجزا دارم.
همچنین در ادامه مرتضی کهزادی طراح گریم گفت: سعی کردیم گریم لیلا زارع را بشاش نشان دهیم.
پس از آن لیندا کیانی، بازیگر این فیلم گفت: با توجه به سختی کار امیدوارم بتوانم نامزد نقش مکمل شوم. طبق صحبت هایی که با امیرعباس ربیعی داشتم تمام تلاشمان را کردیم تا با نقش زن های منافق در تلویزیون و سینما متفاوت باشد. ربیعی نگاهی متفاوتی داشت و حتی تصویری که رقم خورد از تصور من دور بود و تلاشم بر این بود به ذهنیت او نزدیک شوم.
امیرعباس ربیعی، کارگردان فیلم نیز عنوان کرد: هر فیلمی مضمون خود را می طلبد وقتی فیلم «لباس شخصی» که فیلم اولم بود را کار کردم درام جای داشت اما این کار درباره انفجار حزب بود و چنین پایان بندی انتخاب شد تا به اینجا برسیم. 
او درباره سکانس‌های شهید بهشتی نیز عنوان کرد: این سکانس شاید بازخورد نماهنگ برای مخاطب داشته باشد اما باید روی شخصیت دکتر بهشتی بیشتر متمرکز باشیم. اسلوموشن منطقی سینمایی داشت و با احساس خاص نظاره گر دکتر بهشتی بودیم.
ربیعی یادآوری شد: به نظرم تعلیق درباره ماجرا رخ داد و پایان برای تماشاگر آشکار است و همه می‌دانند شهید بهشتی ترور می‌شود بنابراین ماجرای داستان برای ما در اولویت بود تا تعلیق را برای شخصیت های دیگر داستان مانند شخصیت سعید به وجود بیاوریم.
شفیعی درباره اثرپذیری پایین نقش ها در فیلم «ضد» گفت: شخصیت هایی که در داستان طراحی شده است و به غیر از شخصیت دکتر بهشتی و کلاهی شخصیت واقعی و ما به ازای تاریخی در سکانس ها ندارند. شخصیت هایی که تخیل کرده ایم در حد تخیل باقی مانده اند و تنها دو مورد که ذکر شد، طراحی شد.
او ادامه داد: می‌خواستیم شخصیت نفوذی در حزب را به تصویر بکشیم و فرد مورد نظر حاضر نشده است ترور شهید بهشتی را در واقعیت انجام دهد و سایر اتفاقات تخیل و طرح داستان ما است.

در ادامه کهزادی، طراح گریم این فیلم گفت: از کلاهی تنها یک فریم عکس در دسترس بود و با همان یک فریم عکس که نامفهوم است، شبیه سازی کردیم و گریم انجام شد. به جز کلاهی و شهید بهشتی شخصیت واقعی دیگری نبود و تمام تلاشمان را کردیم شخصیت های دیگر داستان به درستی گریم شوند.
شفیعی درباره قابل پیش‌بینی بودن نماها گفت: چیزی که قابل پیش‌بینی نیست سرانجام شخصیت های داستانی بود و باید دید با حدس مخاطب مطابقت دارد یا خیر.
ربیعی در بخش دیگری از این نشست گفت: ما درباره ایدئولوژی سازمان مجاهدین فیلم نمی‌سازیم. در فیلم «لباس شخصی» هم درباره حزب توده و چیستی این حزب از ما سوال می‌کردند. بیشتر درام قصه برای ما مهم است، قصه و داستان باید به قدری جذاب باشد تا مخاطب را به خود جلب کند. بررسی ایدئولوژی جذابیت کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
وی درباره شخصیت بیتا در فیلم افزود: قطعا شخصیت بیتا هم تخیلی است و واقعیت ندارد.
شفیعی در ادامه این بحث گفت: دلیل کشته شدن بیتا استناد تاریخی ندارد و باید البته برای هر کدام از این شخصیت ها به تاریخ رجوع کنیم و لزومی ندارد برای همه شخصیت ها به سمت تاریخ برویم.

نادر سلیمانی، بازیگر این فیلم درباره حضور در "ضد" گفت: وقتی وارد این کار شدم اولین سوالی که برایم مطرح شد این بود که چرا من را انتخاب کردند. منش محمدرضا شفیعی و امیرعباس ربیعی بسیار بالا بود و جواب من را نسبت به اینکه ذهنیت مخاطب از من به عنوان بازیگر طنز است،  شکستند. بازیگر طنز می تواند اثر جدی کار کند و گویا اثر طنز مانند مهر روی پیشانی ما داغ شده است. آقای شفیعی به من گفت پتانسیل حضور در این کار را دارم و امیدوارم لطف او را جبران کنم. امیدوارم مخاطبان این کار را دوست داشته باشند. حضور در فیلم ضد برای من سخت بود اما همکاری با بازیگران خوب ما را به اینجا کشاند.

ربیعی کارگردان فیلم درباره علت انتخاب شغل شخصیت بیتا به عنوان پزشک عمومی به جای پزشک زنان و زایمان بیان کرد: پزشکان سال های گذشته و بیشتر در دهه شصت، اکثریت پزشک عمومی بوده اند. بنابراین شغل شخصیت بیتا پزشک عمومی بود که در بخش زنان ورود کرد. با یکی از مشاورین نزدیکمان که پزشک عمومی است در این باره صحبت کردیم و به دلیل تعداد کم پزشک زنان، او را پزشک عمومی معرفی کردیم.
شفیعی درباره به تصویر کشیدن ترور شهید بهشتی  گفت: در دوران پژوهش من فایل صوتی از آقای رجوی شنیدم که پس از تخلیه پادگان اشرف در شورای مرکزی خودشان درباره واقعه هفتم تیر صحبت می‌کرد. در آن ویس گفته بود ما با بهشتی نمی‌توانستیم‌ کنار بیاییم‌چون‌ با آخوندی که کیف‌سامسونت دست می‌گیرد، ایرانی و فرانسوی می‌داند و رمان می‌خواند نمی‌توانیم‌ کنار بیایم. در فیلمی نود دقیقه‌ای یا صد دقیقه ای نمی‌توان به همه وجوه زندگی یک شهید پرداخت و تنها باید بخشی از آن را روایت کرد.

او ادامه داد: تا جایی که در توان فیلم‌بود آن‌چه که نیاز بود از شهید بهشتی بدانیم را روایت کردیم.
مرتضی کهزادی طراح گریم در ادامه این بحث بیان کرد: ما در تحقیقاتمان به موضوع هفتم تیر به تفصیل پرداختیم و تاریخچه تمام وقایع را جمع‌آوری کرده ایم. نقش ناصر شخصیت مهدی افتخاری است که از نفوذی‌های سازمان مجاهدین خلق است و مسئول عملیات فرار برخی چهره‌ها است که در پادگان اشرف در نهایت فوت می‌کند. باید بگویم چیزی که در فیلم می‌بینید براساس واقعیت است.
او ادامه داد: ما به پشت پرده‌های انفجار طبیعتا از هر حیثی‌ نمی‌توانستیم بپردازیم اما تا جایی که امکانش وجود داشت برای بررسی آن تلاش کردیم. این حرکت تروریستی در دنیا به شدت محکوم شد و‌به همین دلیل در آن وقت سازمان مجاهدین خلق هیچ‌ بیانیه‌ای نداد.
شفیعی درباره ریتم فیلم سینمایی ضد اظهار کرد: بعد از آماده شدن راف کات اولیه فیلم در پرداخت صحنه اتفاقاتی افتاد که زمان فیلم را زیاد کرده بود و ما برای رسیدن به ریتم قابل قبول مجبور به حذف برخی پلان‌ها شدیم و این ماجرا از نقش برخی بازیگران مانند مهشید جوادی را کم کرد.
مهدی نصرتی درباره نقش خود گفت: تک‌تک عوامل و بازیگران فیلم در به ثمر رساندن این اثر نقش تلاش بی‌بدیلی داشتند. من در ابتدا سعی کردم با کمک تهیه‌کننده و کارگردان به شمایلی از نقش برسم تا بعد چیزی که در ذهنم است را ترسیم کنم.
مهشید جوادی درباره نقش خود در این فیلم بیان کرد: هر چیزی بهایی دارد و بهای من برای ورود به سینما شروع کردن با نقشی کوتاه بود.

بررسی جایگاه مفاهیم دینی و ادبیات در سینمای ایران

پرهام نورافزا

جایگاه مفاهیم دینی و ادبیات ایران در سینمای ایران در نشست‌های بخش فرهنگی جشنواره چهلم مورد بررسی قرار گرفت.

نشست‌های فرهنگی چهلمین جشنواره فیلم فجر با رویکردهایی چون، سینما در دوران پساتلویزیون، سینمای راهبردی با نگاهی به فردا، سینما، دین و ایدئولوژی و تنوع فرهنگی و زبانی در سینما برگزار شد.
نخستین نشست فرهنگی روز نهم جشنواره فیلم فجر، نشست فرهنگی «سینما در دوران پساتلویزیون» با حضور محمد حسام‌پور، معاون ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) و علی رجب‌زاده، دانشیار دانشگاه صدا و سیما بود.

​​​​​​معاون ساترا در این نشست ابتدا به بیان مفهوم «پساتلویزیون» در نگاه محققین و پژوهشگران رسانه پرداخت و بیان کرد: تطور تاریخی تلویزیون بیانگر تحولات فرهنگی و فناورانه است که از تلویزیون پخش سراسری (آنتن زمینی ) به تلویزیون های ماهواره ای و تلویزیون اینترنتی و از شبکه های محدود به تکثر شبکه های تلویزیونی ، شبکه های موضوع محور و مخاطب خاص می‌رسیم. در واقع پسا تلویزیون را می توان معرفی الگوی جدید از تلویزیون که محصول تلفیق تلویزیون و اینترنت است ، دانست. تلویزیون های اینترنتی با  راه اندازی ای پلیر بی بی سی  در سال 2007 ، آغاز به کاریوتیوب وآغاز توزیع اینترنتی فیلم های سینمایی نتفلیکس در سال 2007 معنی پیدا کرد.

حسام پور ادامه داد: در دوران پسا تلویزیون ، مفهوم «تلویزیون با کیفیت» مجددا مطرح می شود و این دوران را «دوران پلاتینیوم» تلویزیون نیز نامیده می شود  که در واقع برنامه های با کیفیت و ارزشمندی توسط اچ بی او و بعدها نت فلیکس ساخته می شود و تلویزیون با سینما در تولید محتوای فاخر و با کیفیت رقابت می کند. «دوران پلاتینیوم » ، را شاید بتوان  شبیه دوران طلایی تلویزیون در دهه 50 میلادی دانست که بازیگران و کارگردانان جوان در تلویزیون جذب شدند و تاترهای استودیوی را در دکورهای عظیم به صورت زنده برای مخاطب فرهیخته اجرا می کردند.

وی پیشرفت های فناورانه دوران اخیر تلویزیون را باعث شکل گیری دو رویکرد خاص زیباشناسی « سینمای خانگی » و « تلویزیون موبایلی» دانست و  افزود معرفی فناوری سینمای خانگی بیش ازهمه تلویزیون را به سینما شبیه کرد.
در این نشت علی رجب‌زاده طهماسبی، دانشیار دانشگاه صدا و سیما هم بیان کرد: اکنون برخی از سینماگران به علت سرعت بالای اینترنت که مخاطبان در اختیار دارند آثارشان را پلتفرم‌های اینترنتی قرار می‌دهد. سینماگران با مدل‌های مدرن ارتباطی می‌توانند محتوا را به مخاطبان منتقل کنند و این فرصت بدون شک، فضای رشد و تعالی را فراهم خواهد کرد.
در نشست بعدی محوریت موضوع سینمای راهبردی با نگاهی به فردا بود. در این نشست دکتر سعید غفاری عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: سینما نقطه تلاقی هنر، فرهنگ و رسانه است. ترکیب رسانه و هنر قابلیتی به سینما داده که آن را به عاملی تاثیرگذار در حوزه فرهنگ تبدیل کرده‌ است. سینما ظرفیت بی‌بدیلی برای تبدیل زمان دارد و می‌توان گذشته، حال و آینده را بازنمایی کرد. فناوری نیز ظرفیت‌های این رسانه را افزایش داده است. 
غفاری درباره سینمای بعد از انقلاب اظهار کرد: سینمای ما در گام اول خود پس از انقلاب به مسیر خوبی رفت. در دهه 60 سینما به دنبال تمایز بخشی با قبل از انقلاب بود اما بعد از آن چرخه تولید فیلم، متناسب با نیازها و اهداف جمهوری اسلامی رشد نکرد‌. در این 40 سال وارد جنگ روایتی شده‌ایم. فیلم‌هایی که ساخته شده، در چارچوب ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی بوده است.

در نشست سوم، که شاید چالشی ترین نشست روز بود، موضوع سینما، دین و ایدئولوژی مطرح شد. کش مکش برای ورود ایدئولوژی به سینما موضوع جدیدی نیست اما شاید برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر یک روحانی این موضوع را باز کرد. حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه فیلسوف، کارشناس برنامه بود. او نشست را با یک سوال مهم آغاز کرد؛ آیا جامعه‌ای وجود دارد که ایدئولوژی نداشته باشد؟
خسروپناه در پاسخ به این سوال گفت: اگر ما ایدئولوژی را از جهان‌بینی جدا کنیم، اصالت آزادی را زیر سوال برده ایم. سینما را نمی‌توان از ایدئولوژی جدا کرد؛ سینما معجونی از هنرها است. فیلمنامه‌نویس دارای یک جهان‌بینی است و جهان را آنگونه که می‌بیند و می‌شناسد روایت می‌کند. او قطعا تلقی از آزادی، عدالت، فقر و مالکیت دارد که در اثرش آن را بیان می‌کند. باید گفت‌وگویی میان اهل فلسفه و کسانی که سینما را می‌شناسند شکل گیرد تا سینما را عقلانی‌تر کنیم.
او درباره نسبت سینما و دین اظهار کرد: من با نظر دکتر علی شریعتی موافق نیستم که می‌گوید دین و ایدئولوژی  برابرند، همچنین با آن‌هایی که این دو را کاملا جدا می‌دانند نیز موافق نیستم؛ بلکه آنچه به نام سینمای دینی مطرح است، سینمای تاریخ دین است که شبیه آن در هالیوود هم ساخته شده‌است اما گاهی ممکن است آیه و روایتی به فیلم تبدیل شود و اینگونه هم سینمای دینی محقق می‌شود و دقیق‌تر است.
پایان بندی نشست‌های تخصصی روز نهم جشنواره، صحبت کردن در خصوص «تنوع فرهنگی و زبانی در سینما» بود. مهمان این برنامه جهانگیر الماسی بازیگر مشهور تئاتر، سینما و تلویزیون بود. وی ابتدا از مسئولان جشنواره و وزارت ارشاد برای برگزاری چنین نشست‌هایی تشکر کرد و آن را از اتفاقات خوب در سینمای ایران دانست و معتقد بود که جشنواره فجر در مسیر درستی قدم بر می‌دارد. 
الماسی در ادامه به فیلم سینمایی «جاده‌های سرد» نخستین اثر سینمایی مسعود جعفری جوزانی که بهانه نشست هم بود، اشاره ای ظریف داشت. الماسی معتقد بود نمادها در فیلم جوزانی در خدمت داستان بود و تصویربرداری کلاری و منصوری در نوع خود بی نظیر بود. الماسی معتقد بود که همه ارکان فیلم سرجای خود هستند. 
الماسی در ادامه به تمجید از ادبیات کهن و تاثیر آن بر سینما گفت. الماسی معتقد بود که ادبیات ایران و آثار بزرگان شعر و ادب، سرشار از سناریو، دیالوگ و داستان بوده است. به این ترتیب نشست‌های روز نهم جشنواره به پایان رسید.

روز هُمافران شهید

نهمین روز جشنواره با یاد یکی دیگر از شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس گذشت.
خانه جشنواره بای اهالی رسانه در نهمین روز برگزاری خود میزبان دو فیلم «شهرک» و «2888» بود. دو فیلم در دو فضای متفاوت که صحبت‌های فراوانی پیرامون هر دو در افتاد. 
در راهروها و سالن پذیرایی، اهالی رسانه هنگام کار و استراحت درباره ایده خوب هر دو فیلم با یکدیگر صحبت می‌کردند. ایده‌هایی که به نظر جا داشت تا شکل بهتری به خود بگیرند.
فیلم «2888» که روایت متفاوتی از شهادت شهید عباس دوران بود هم جدای از زنده نگه‌داشتن یاد و نام این شهید و همرزمان والامقامش تصویر بکری را از عملیات سایت «سواشی» ارائه کرده بود.

علیرضا زاکانی شهردار تهران هم امروز به خانه جشنواره آمد تا از نزدیک به تماشای آثار هنرمندان بنشیند. او جدای از تماشای دو فیلم جدول اکران امروز، دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی جشنواره چهلم را هم در اکرانی اختصاصی به تماشا نشست.
وحید هاشمیان فوتبالیست سرشناس کشور نیز امروز یکی میهمانان ویژه جشنواره بود که برای تماشای فیلم «2888» به خانه جشنواره آمده بود که سوژه دوربین عکاسان قرار گرفت.
پزشکان و مدافعان سلامت امروز مانند دیگر روزهای جشنواره با جدیت بسیار به تب‌سنجی و گرفتن تست کرونا از اهالی رسانه مشغول بودند و واکسیناسیون نیز به شکل مداوم در خانه جشنواره صورت می‌گرفت.
با این که جشنواره به روزهای پایانی نزدیک می‌شود و اهالی رسانه از پس تلاش‌های شبانه‌روزی حجم بالایی از فشار را تحمل می‌کنند اما در پایان نهمین روز جشنواره، اهالی رسانه با سرحالی از خانه جشنواره خارج شدند تا روز دیگر برای تماشای دو فیلم دیگر به برج میلاد بیایند.