پرهام نورافزا
نشست فرهنگی؛ قهرمانگرایی در سینمای ایران با سخنرانی دکتر «روحالله رجبی» به سخنرانی پژوهشگر فلسفه هنر و مدیر شبکه امید ، دکتر «دکتر عبدالحسین پیروز» مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ وهنر ساعت 15 در سالن شماره 4 برگزار شد.
عبدالحسین پیروز در ابتدای این نشست عنوان کرد: فیلسوفان معتقدند نظریه قهرمانگرایی باعث بهبود شرایط جامعه میشود. نظریهها با این که در یک دوره تاریخی ایجاد شدند اما هنوز در جامعه جاری هستند.
او افزود: گروهی از متفکران از باب قهرمان شناسی وارد کار شدند و معتقدند قهرمان ذهنی مربوط به روان انسان است. حدود 20 نظریه قهرمانگرایی وجود دارد. اخیرا تعریف جدیدی از قهرمان با عنوان آدمی عادی با ویژگیهای غیرعادی باب شده است. در حکمت انسانی تعریف مدونی در رابطه با قهرمان نداریم. در اسلام نیز موجودیت برتر همواره با عنوان ویژگی ذاتی فطرت یاد میشود.
دکتر پیروز در ادامه بیان کرد: ما هنوز در مفهوم قهرمان مشکل داریم. ما هیچ چیزی نداریم که نشان دهنده درک درستی این مفهوم باشد و این پیش از آن است که بخواهیم از قهرمان پردازشی انجام دهیم. مشکل اصلی ما استفاده از واژه قهرمان است. ما این واژه را به هر کسی نسبت میدهیم. الزاما هر آدم خوبی قهرمان نیست. در حوزههای تخصصی این به کارگیری غلط اشتباه است. تعریفمان از قهرمان الگو دیگران بودن و فداکار بودن است. اینها صورت واقعی قهرمان نیست. ما برخی اوقات به صورت استعارهای از واژه قهرمان استفاده میکنیم. گاهی برای بزرگداشت و احترام و حتی برای شخصیت اصلی این واژه را به کار میبریم. این موضوع دوگانه پهلوان و قهرمان را به وجد میآورد. به عنوان مثال پوریایولی شکست خورد اما قهرمان بود.
وی ادامه داد: مفهوم توقع نیز برای مردم در مواجهه با قهرمان مهم است. درباره واژه قهرمان تعریف دقیقی نیست اما از برآیند نظریات اینگونه بر میآید که قهرمان دارای توانایی و قدرت بالایی است. به عنوان مثال قهرمان دارای یک ویژگی درونی مانند شجاعت، مبارزه با شر و تهدید و به جا گذاشتن میراثی برای آیندگان و به جا گذاشتن دستاوردها است.
رجبی در پایان خاطرنشان کرد: چرا ما به دنبال ضد قهرمان در فیلم ها نیستیم؟ چرا غرب با وجود تفکرات سرمایهداری این حجم از پول را صرف سینما میکند؟ ابرقهرمان ها باعث فروش بسیار بالای فیلم هستند. اگر ما از مخاطب شروع کنیم. باید بدانیم چه محتوایی به مخاطب میدهیم و سپس به سراغ رده های سنی برویم. باید روی نیاز آن ها کار کنیم و پایه کار ما مدیریت نسل باشد. قهرمان هایی را در ریل سینما قرار دهیم که دارای ویژگی های قهرمانانه باشد حالا اگر مثل رستم خیالی باشند مشکلی ندارد اما روی چهار یا پنج قهرمان سرمایه گذاری دقیق کنیم.