علی مرادخانی، مدیر روابطعمومی فارابی درباره تولیدات حاضر در جشنواره چهلم و میزان مشارکت بنیاد در این آثار توضیحاتی را ارائه داد.
علی مرادخانی گفت: «تمام آثاری که با مشارکت بنیاد فارابی تولید شده و به جشنواره فجر امسال رسیده است، از منظر برآیند کیفیت فرمی و محتوایی درمجموع آثار و تنوع در ژانر و موضوعات عملکرد مطلوب و قابل دفاعی دارد. بنیاد سینمایی فارابی در تمام این فیلمها به صورت مشارکت در تولید حضور یافته است که جزئیات این مشارکتها بدین شکل است؛ «بدون قرار قبلی» 80 درصد، «نگهبان شب» 50 درصد، «دسته دختران» 60 درصد، «شادروان» 30 درصد، «بیرو» 30 درصد و «لایههای دروغ» 20 درصد.»
مرادخانی گفت: «ما از تکتک این فیلمها حمایت میکنیم و در ماههای اخیر هم تلاش کردهایم با تمام آثار تعامل و حمایت خود را به شکل جدی ادامه دهیم و از این حیث هیچ تفاوتی میان آثار قائل نیستیم و از همه آثار تا بعد از اکران حمایت خواهیم کرد.»
او ادامه داد: «حتما در تولیدات آتی بنیاد هم به تنوع ژانر، موضوع، محتوا و افراد توجه خواهیم کرد و نظارت حین تولید را هم با تمرکز و کار کارشناسی بیشتری دنبال خواهیم کرد.»
پرهام نورافزا
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز گفت: «حضور چشمگیر انجمن سینمای جوانان استان البرز در چهلمین جشنواره فیلم فجر، تبلوری از رویش و ظهور استعدادهای جدید در سینمای ایران است.»
ناصر مقدم اظهار کرد: «براساس گاهشمار چهلمین جشنواره فیلم فجر، اسامی 22 فیلم بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) این دوره جشنواره اعلام شد که در این بین نام کارگردانهای جوان اهل استان البرز بیش از پیش به چشم میخورد.»
مقدم افزود: «با بررسی این 22 فیلم، مشخص شد که تعداد زیادی از فیلمسازان جشنواره چهلم در انجمن سینمای جوانان ایران پرورش یافتهاند و این موضوع بیانگر آن است که این نهاد سینمایی در عملکرد خود که پرورش و معرفی فیلمسازان است تا حد قابل توجهی درست عمل کرده است.»
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز ادامه داد: «در میان فیلم اولیهای جشنواره، حسین نمازی که با فیلم «شادروان» در جشنواره حضوردارد، در مقام کارگردانی انجمن سینمای جوانان البرز کار کرده و امید شمس، کارگردان فیلم «ملاقات خصوصی» از هنرجویان دفتر کرج انجمن سینمای جوانان ایران بوده است.»
وی گفت: «علی اوجی، تهیهکننده فیلم «خائنکشی» و مهدی ایلبیگی مدیر فیلمبرداری فیلم «نمور» و «ماهان» نیز در زمره دانشآموختگان دفتر کرج انجمن سینمای جوانان ایران قرار دارند و صالح غربی جوان نیز از فیلمسازان و هنرآموختگان انجمن سینمای جوانان کرج بهعنوان سرپرست گروه کارگردانی و دستیار اول کارگردان فیلم سینمایی بدون قرار قبلی به کارگردانی بهروز شعیبی در جشنواره فجر حضور دارد.»
پرهام نورافزا
در دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست رسانهای فیلم «علفزار» با حضور عوامل این فیلم و اهالی رسانه و با اجرای پدرام کریمی ساعت 15 در سالن اصلی برج میلاد برگزار شد.
بهرام رادان (تهیه کننده)، پژمان جمشیدی (بازیگر)، کاظم دانشی (کارگردان)، ستاره پسیانی (بازیگر)، سارا بهرامی (بازیگر)، مهدی زمین پرداز (بازیگر)، عرفان ناصری (بازیگر) و یسنا میرطهماسب (بازیگر) از عوامل حاضر در این نشست بودند.پرهام نورافزا
نشست تخصصی سینمای ایران و گفتمان انقلاب در روز دوم جشنواره در خانه جشنواره برگزار شد.
این نشست به میزبانی دکتر مهدی ناظمی مدرس دانشگاه، پژوهشگر فلسفه و سینما و مدیر فرهنگی و با حضور دکتر مجید اسماعیلی مدرس حوزه دانشگاه و تهیهکننده سینما و سیدمحمد حسینی مدرس دانشگاه و مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در سالن شماره 4 خانه جشنواره برگزار شد.
در ابتدا سید مهدی ناظمی پژوهشگر سینما در خصوص نشستهای تخصصی با محوریت سینما و گفتمان انقلاب اسلامی گفت: باید بحران میان نسبت سینما و گفتمان انقلاب اسلامی حل شود چراکه 30 سال است که ما برای فهمیدن این نسبت دچار مشکل هستیم و به نظر من لانگ شات تمام واقعیت نیست.مجید اسماعیلی مدرس حوزه دانشگاه و تهیهکننده سینما در ادامه با بیان اینکه باید روی موضوعات مربوط به سینما وقت گذاشت، عنوان کرد: روی زخم عمیق و 40 سالهای دست گذاشتهایم؛ واقعا باید روی موضوعات مربوط به سینما وقت گذاشت. وقتی درباره انقلاب اسلامی صحبت میکنیم به جریان تحولی برمیگردیم که تغییرات عمدهای روی گسترههای زیادی ایجاد میکند. به واسطه انقلاب اسلامی تحول عمومی گستردهای پیش آمد تا جایی که حتی اگر فردی تصادف میکرد بلند میگفت فدای سر امام خمینی و یا در ازدواج به آسانگیری روی میآوردند.
او ادامه داد: نگاه رو به سوی سعادت خوشبختی جدید بود و مردم با این جریان همراه بودند اما بعد فروکش کرد؛ مکانیسم برگشت با سه کار باید فعال شود؛ یکی از فاکتورها تبیین است تا استدلالها به شکل گسترده میان مردم رواج پیدا کنند.
اسماعیلی توضیح داد: بعد از دورهای کوتاه مدت تمام مواردی که انقلاب اسلامی به خاطر آنها رخ داده است دچار تغییر میشود. وقتی فضای احساسی به سمت فضای اخلاقی برود تمام فاکتورها به شکل کامل ایفا میشوند. در این فضا باید محتواها به شکل سادهای برای مردم تفهیم شود تا پوسته اصلی ایدولوژی دایره گستردهای پیدا کند و قطعا اندیشمندان و مدیران پردازشی روی این مفاهیم داشته باشند تا به فضای هنری برسیم. هنرمندان از این موقعیت به عنوان هنری راسخ و ابزاری بسیار خوب برای انتقال مفاهیم استفاده کنند.
او اضافه کرد: دشمن در ابتدای انقلاب اسلامی به نظام جمهوری اسلامی هجوم آورد و امثال شهید مطهری شهید آیت و... را از دست دادیم. ما نمیتوانیم با بحران جدی گرفته نشدن در سینما مقابله کنیم. ما در دنیایی زندگی میکنیم که تمدن اسلامی-شیعی یک طرف و دیگری تمدن غربی است که دومین تمدن همه چیز را تحت تاثیر قرار داده است. هند، چین و ژاپن در هاضمه غرب تحلیل رفتهاند و آنچه باقی مانده است شبکه محکم اعتقادی است که حرفهای جدید و نو دارد و اگر به آن بپردازیم دنیا را فرا میگیرد.
اسماعیلی بیان کرد: فیلمی چند سال پیش به آلمان رفت و گرچه در ایران مورد اقبال قرار نگرفت اما آلمانیها و حتی دانشآموزانشان تحت تاثیر این فیلم قرار گرفتهاند. مناجات شعبانیه را گاهی در ماه مبارک رمضان ترجمه کردهام و احساس کردم که چه پاسخ سختی باید به خداوند بدهیم که این مفاهیم را انتقال ندادهایم.
او ادامه داد: تمدن اسلامی شیعی با 200 شبکه معاند رو به رو شده است و هر کسی میخواهد از این حفره منفذی بسازد. مدیران ما این تمدن را جدی نگرفتهاند و باید دید اصلا بودجه سینما و صدا و سیما برای این موضوع چقد است. فیلمهای سینمایی که میسازیم تا چه میزان به نیازهای جوانان پاسخ داده است؟
اسماعیلی اظهار داشت: ما به پرسشهای نسل جدید در خصوص تحریمهای دارویی پاسخ ندادهایم. ما در حال تغییر سرنوشت بشریت هستیم و آیا کسی این حرفها را قبول دارد؟ این مسائل از لحاظ حجم، قد، پول و ... جدی گرفته نشده است و حتی افراد کاربلد را به کار نگرفتهایم. سینما به هیچ عنوان شوخی نیست و دنیا برای سینما ارزش زیادی را قائل میشود اما آیا ما این ارزش را قائل میشویم؟
او افزود: مشکل دوم به نهادهای غیرحاکمیتی برمیگردد و من به بسیاری از همدانشگاهیها میگفتم که مسائل انقلابی باید به تفهیم درستی برسند. مسائلی مانند حجاب اسلامی و جایگاه رهبری و سیستم حکومتی به اوایل انقلاب برمیگردد اما بعد از 40 سال از این مسائل متاثر نشدهایم. انقلاب اسلامی چیزی جز اهل بیت، قرآن و سید شهدا نیست. تاثیرات فکر و کار بزرگ سید شهدا نباید فراموش شود اما آنقدر که باید کار نکردهایم.
ناظمی در ادامه گفت: طبق صحبتهای اسماعیلی مدیریت کشور این مسئله را جدی نگرفته است و از طرفی دانشگاه، حوزه، مردم و نهادهای خصوصی آنچنان که باید روی این قضیه مانور ندادهاند.
حسینی اضافه کرد: باید آینه جادویی باطن انقلاب اسلامی را به جهانیان عرضه کنیم و باید منتظر این اتفاق باشیم. آیا میتوان ژانرهای محتلف را ایرانیزه کرد؟ قطعا میتوان این کار را انجام داد و ایتالیاییها این کار را به حالت قصه گویی خاص خود در آوردند و ژانر وسترن را به شیوه خود میسازد و حتی آمریکاییها نام آن را وسترن اسپاگتی میگویند. ژانر وحشت در ژاپن هم به گونه ژاپنی تغییراتی کرده است و عنصر وحشت در این کشور آنگونه نیست که آمریکا با آن کار میکند.
او اضافه کرد: اصالت سلاح در فیلمهای جنگی حضور داشت اما محصول ایرانی جنگ را به شیوه ایرانی نشان دادند و روایت شهودی بود و اصلا به شیوه آکادمیک نبود. در آثار ملاقلی پور، شورجه، آوینی و حاتمی کیا در دهه 60 سینمای دفاع مقدس سینمای جنگی ایرانیزه شد. حماسه در دفاع مقدس شبیه به آنچه در شاهنامه فردوسی وجود داشت و عیاری و پهلوانی در خونمان بود و در جبهه با آن روبه رو شدیم که طعم روایت جدیدی گرفت.
پرهام نورافزا
رضا مافی میزبان نشستهای «شبی با اندیشمندان سینما»، در گفتوگویی کوتاه با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محتوای این برنامه که از امروز در جشنواره فیلم فجر آغاز میشود را تبیین کرد.
مافی در ابتدا درباره نشستهای فرهنگی جشنواره فیلم فجر بیان کرد: در تمام سالهایی که تلاش کردم تا در سینما و در حوزه نقد و نظر مطالبی را ارائه دهم، خیلی دوست داشتم که سینما را از منظر علوم انسانی نگاه کنیم. این به بدین معنا نیست که سینما را از وجوه اصلی خودش یعنی درام و مباحث فنی تهی کنیم بلکه به این معنا است که یک زاویه دید جدید به سینما داشته باشیم و از آن منظر تلاش کنیم تا به عالم سینما توجه کنیم. این موضوع هم تنها در سینمای ایران رخ نداده است بلکه در تمام جهان اینگونه است. برای آنکه سینما حامل پیام است و در فرم به غایت معنای خودش رسیده است و انواع هنرها در آن نقش بستهاند.
وی ادامه داد: این معنامندی سینما علاوه بر فرم باعث میشود حوزههای مختلف علوم انسانی بتوانند به آن نظر کنند و سینما به عنوان مهمترین گونه انتقال معنایی باید از این جهت بررسی شود. برای همین در جشنواره فیلم فجر چهلم بنا بر این شد که از منظر علوم انسانی یکبار به مفاهیم مرتبط با سینما نگاه کنیم که محصول آن برنامه شبی با اندیشمندان سینما شد.
او در پاسخ به این سؤال که این نشستها چگونه میتواند منجر به تحول در سینما شود پاسخ داد: معتقدم که سینمای ما ارتباط تنگاتنگی با ساحت اندیشه ندارد دلیلش این نیست که سینماگر ما دنبال اندیمشندان نباشد بلکه اساساً اندیشه شکل نگرفته است. به چه معنا؟ من به یک دسته بندی از منظر تفکر نسبت به طبقات اجتماعی قائل هستم.
مافی توضیح داد: اولین دسته توده مردماند که کثیرند، بعد از آن فکوران جامعه هستند. طبقه بالاتر متفکر و در نهایت یک طبقه کوچک و معدود که خودشان فکرند مانند عارفی که خودش ذکر است. این طبقه عالی که از آن به فکرها تعبیر میکنم، سرمنشأند و اهل جوشش. کار متفکران این است که آن فکر را با ترجمهای به فکوران یعنی طبقه دوم جامعه منتقل کند. به عقیده من فکوران جامعه کسانی هستند که آن تفکر را برای توده مردم پخش میکنند. به عبارت دیگر فکوران جامعه از جنس سینماگران هستند؛ مانند طبقهای که قرار است آن فکر را به زبان سینما برای جامعه ترجمه کنند.
میزبان نشست شبی با اندیشمندان سینما بیان کرد : ما امروز با حلقه مفقوده متفکران جامعه روبرو هستیم. بنظرم متفکران جامعه فکر را از اهالی آن به فکوران جامعه منتقل نکردهاند. بنظر میرسد که ارتباط سینما با همه آن نمودهایی که باید بتواند، فکر را به توده مردم برساند نتوانسته ارتباط دهنده باشد و این جز بخاطر فقدان متفکر نیست.
او در پایان تصریح کرد: شبی با اندیشمندان از این جنس است یعنی قرار است که متفکران و کسانی که داعیه تفکر دارند را بیاورد و فکر را به گوش سینماگران برساند. حال اینکه آیا این 5 شب میتواند به تنهایی این ارتباط میان اهالی فکر و سینما رابرقرار کند؟ قطعاً خیر. این نشستها امکان دارد که کاربرد عینی و لحظهای برای سینما نداشته باشد اما حتما کاکرد دراز مدت دارد یعنی اینکه ما به این نتیجه برسیم که میان مفاهیم علوم انسانی و برشهای مناظر علوم انسانی و سینما و هر چیزی که میتواند نمودار پیام باشد برای مخاطب عام ارتباط برقرار کند. متأسفانه در علوم انسانی خیلی نگاه روبه گذشته داریم و خیلی از اهالی فکر منفکیم. جامعه دانشگاهی ما از فکوران ما خیلی فاصله دارد و اینها با هم دیالوگ نمیکنند و فرایند دیالکتیکی ندارند و این باعث میشود که در نهایت ما واجد یک گفتمان در ساحت سینمایمان نباشیم.