پرهام نورافزا
جشنواره سینمایی فجر بهعنوان بزرگترین اتفاق سینمایی کشور و به نوعی یکی از بزرگترین و بهترین برنامههای فرهنگی کشور است که همزمان با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی طبعا اهمیت مضاعفی پیدا کرده است. »انصافا به خوب جایی رسیدهایم از بین این چند کاری که دیدهام همه در فرم و محتوا خوبی بودند. در این 40 سال بدون هیچ اغراقی تکاملی در سینمای ایران اتفاق افتاده است.»
«امسال کارهایی ساخته شده که هم سنگین هستند هم تکان دهنده، امسال مخاطب بعد از تماشای هر فیلمی به فکر فرو میرود و آثار تکانش میدهد و همین نشاندهنده این است که جشنواره امسال جشنواره پربار و خوبی بود.»
جشنواره فیلم فجر یکی از مهمترین اتفاقات سینمایی است، «جشنواره فیلم فجر به معنای واقعی جشنواره است، رفت و آمد و شور و حال زیاد بود و این نشان از استقبال از جشنواره است.»
«ایران هم کشور مخلصی است و هم کشوری پر از مشکلات، ولی در فجر و سینمای فجر که یک جور آینه از وضع جامعه و خلاقیت جوانهاست حس میشود که اتفاقات مهمی افتاده است. در واقع ایران است که در غرب همه چیز را بهم ریخت، از اول انقلاب اول از همه آمریکا را بهم ریخت و آنها برای مقابه با جمهوری اسلامی کارهای بسیار از تحریمها گرفته تا واکنشهای منطقهای و ... تا زدن زیر برجام خرجهای زیادی برای خاموش کردن ایران کردند. امسال هنرمندان فیلمساز ما کارهای درخور توجهای ساختند که واقعا دست مریزاد دارد. در جشنواره امسال فیلمهایی جدیای داریم که در شان چهلمین سال انقلاباند.»
تلاش شده به مرور در سالهای گذشته و بهخصوص امسال، این جشنواره تنها متمرکز بر تهران نباشد و به اتفاقی تبدیل شود که در کل کشور دیده شود.
40 سال آزمون و خطا بس است
با نگاهی کوتاه به آمار و ارقام نظرسنجی شده وزارت ارشاد از استقبال آحاد مردم در سینماهای نشاندهنده جشنواره فیلم فجر 37 به خوبی واضح و مبرهن است که فیلمها به لحاظ بارمحتوایی، فرم، تکنیک، میزانسن و.. یک سر و گردن از فیلمهای سالهای قبل بالاتر بوده است . سینمای ما دیگر با 40 سال تجربه و آزمون و خطا به پختگی کامل رسیده است. کارگردانان فیلم اولی نیز با ذهنی آگاه و با چشمانی باز پیرامون و اطراف خود الحق به سوژهای نابی پرداختهاند که باید به آنان تبریک و آفرین گفت و این حاصل نمیشد اگر سینماگران قدیمی و حرفهای ما به نسل جدید فوت و فن گوزهگری را آموزش نمیداد همچنان که پیداست هریک از فیلم های امسال دو سه سانس فوقالعاده اکران در ایام جشنواره داشتند که نشان از اقبال فیلمها و مشتاقانی که تشنه سوژههای انتخاب شده هستند، میدهد.
استانها، مراکز استانها و شهرستانهای مختلف که جشنواره فیلم فجر در برگزار شد شور و نشاط علاقهمندان را در ارتباط با جشنواره فجر میبینیم. در مجموع امسال در جشنواره سی و هفتم، نسل جوانی که رویشهای پس از انقلاب سینمای ایران هستند در فضای سینمای کشور دیده میشوند که رویشها و فرآوردههای انقلاب اسلامی است.»
نسل پدید آمده در سینما برآمده از جمهوری اسلامی است
«در جشنواره سیوهفتم عمدتا افرادی هستند که در بین مردم بهعنوان سینماگران نسل انقلاب یاد میشوند، این خلاقیتی که امسال پدید آمده باعث شده تا سینمای ایران به یکی از افتخارات هویتی و اجتماعی کشور تبدیل شده و در بسیاری از نقاط جهان، ایران را با سینمای آن میشناسند. همچنین نسلی در این سینما پدید آمده است که برآمده از خود جمهوری اسلامی است.»
تنوع مضامین سیاسی و اجتماعی فیلمهای حاضر در جشنواره سی و هفتم، در فضای موضوعات مرتبط با بحثهای اجتماعی، سیاسی و انقلابی فیلمهای خوب و مطرحی وجود دارند که میتوان به «23 نفر»، مشبی که ماه کامل شد»، «سرخپوست» و... اشاره کرد.
«به نظر میآید ما با قله سینمایی خود از نظر مضمونی و فرم فاصله هنوز داریم اما پیشرفتهای خوبی هم به لحاظ محتوا، دکوپاژ، میزانسن و... داشتهایم و امیدواریم که نقایص دیگر ما برطرف شده و پتانسیل ما افزایش پیدا کند.»
«اگر از بالاتر با نگاه منافع ملی و فراجناحی و حزبی به سینمای ایران نگاه کنیم سینمای ما در کل کارنامه قابل قبولی دارد. در سختترین شرایط که راهها بر ما بسته بود، سینمای ایران راه را باز کرد، پیش رفت و سعی کرد چهره خوبی از ایران را نمایش دهد.»
«البته این حرف به معنای خوب بودن همه فیلمها نیست یا اینکه همه فیلمسازان این چنین هستند. در مجموع سینمای دفاع مقدس، سینمای دینی و ارزشی هم از دل همین سینما به دست آمد. البته که باید بهتر از اینها هم باشد.»
جشنواره فیلم فجر در تمام نقاط شهر تهران و مراکز استانها
«جشنواره فیلم فجر هم جشن است و هم جشنواره. بنابراین نمیتوانیم بخش بزرگی از مردم ایران را از آن محروم کنیم و از آنها بخواهیم از دور نظارهگر باشند. اینکه جشنواره فیلم فجر همزمان با تهران در دیگر مراکز استانها و شهرستانها برگزار میشود کار بسیار درخشان و تصمیم بجا و عاقلانهای بود که مسئولان و دستاندرکاران سینمایی ما به خوبی به این امر واقف بودند.»
«مردم ما به این مدل محافل بیشتر نیاز دارند. هرچند که عدهای فکر میکنند چنین نمایشهایی به فروش فیلمها ضربه میزند. در حالی که تجربه نشان داده، این موضوع برعکس است. چرا که تحسین و تعریف از فیلمهای دیده شده خود بهترین اسپانسر فیلمها خواهد بود که به فروش آنها کمک شایانی می کند. البته فیلمهای بد از این نمایشها تاثیر میگیرند.»
«اما تجربههای گذشته بعضا نشان داده که سینمای ایران بضاعتی دارد که براساس آن، فیلمهای یک دوره از جشنواره پربارتر است، سال بعد در سطح متوسطی قرار میگیرد و سال بعد به ژانر کمدی بیشتر میپردازد که انشاءالله از این پس قرار است پلههای سعود را یکی پس از دیگری دست در دست هم با هم بپیماییم.»
«اگر از نظر چند منتقد خاص درباره فیلمهای جشنواره سیوهفتم چشمپوشی کنیم، سال خوبی از نظر کیفیت فیلمها - و نه گیشه- در انتظار این دوره است.»
انتطار ما از سینما در 40 سالگی انقلاب، پخته بودن و پخته شدن است و امیدوارم همه کمک کنیم تا سینمای ما بیش از آنچه در حال حاضر هست پیش رود و به تراز مورد توقع از انقلاب فرهنگی و اسلامی ما تبدیل شود.»
سینما در طول زمان و در دل جامعه ملهم از مسائل و عکسالعملهای مردمی شکل میگیرد و موجب تکرار نمونه کارها میشود. سینما گاهی اوقات منفعل میشود و به جای آنکه نقش پیشروندگی و کمک به جامعه داشته باشد، دچار غفلت میشود و اینجاست که گاهی اقتصاد و سایر ویژگیهای دیگر مطرح میشود. در این وضعیت در خدمت جامعه بودن و ارتقای فرهنگی به واسطه سینما کمرنگ میشود.
حداقل انتظار جامعه از سینمایی که در دنیا معروف است و شهرت خودش را در عرصههای بینالمللی حفظ کرده، این است که به مسائل ایران در عرصههای بینالمللی نیز توجه کند. ما این رویکرد را در سینما داشتهایم.»
سهم بازار جهانی از آن ماست
جایی که امروز هستیم سکوی خوبی برای جهش به دهه پیش روست. شاید اصلیترین شعار دهه پیش روی سینما اخذ سهم از بازار جهانی باشد. سینمایی با این مولفهها و با این راه طی شده حقش است که این سهم را به دست بیاورد و باید آن را خیلی وقت پیش به دست میآورد. همه چیز مهیاست تا ما بتوانیم از بازار تصویر جهان سهم بگیریم.
خوشبختانه امسال نسبت به گذشته به مضامین جامعتری در فیلمها پرداخته شده است و این نشاندهنده یک کار پویاست زیرا ما معتقدیم سینمای ما رو به تعالی است و طبعا هم باید در چنین مسیری باشد. مضامین و کیفیت آثار نسبت به سال گذشته ارتقا پیدا کرده و این موضوع نشان میدهد سینماگران و هنرمندان ما مسیر ارتقای کیفیت آثار را در سینما دنبال کردهاند.
«شفافسازی یکی از رویکردهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و مسیری است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال میکند که بخشی از آنها مثل شفافسازی جنبه رویکردی دارد. بنابراین همه بخشهای وزارتخانه در قالب یک تکلیف و رفتار سازمانی آن را دنبال میکنند؛ این شفافسازی در همه وجوه است و فقط در بحث میزان حمایتها نیست.»
«شفافیت آن است که ضوابط ما در همه حیطهها روشن باشد و این موضوع را باید ادامه دهیم و طبیعتا جای کار زیادی دارد. باید همه آییننامهها، ضوابط و بستههای حمایتیمان را منتشر کنیم و در مقابل پاسخگو باشیم زیرا وجه دیگر شفافیت این است که بازخورد بگیریم و رفتار خودمان را هم اصلاح کنیم. این موضوع یک امر دوطرفه نیز هست؛ یعنی همچنان که معتقدیم بخشهای دولتی باید شفاف عمل کنند، بخش مولد هم باید این مسیر را دنبال کند، در غیر این صورت این مسیر هماهنگ نیست.»
جشنواره فیلم فجر در زنده کردن حال و هوای جشن انقلاب تاثیرگذار است
«جشنواره فیلم فجر به واسطه حضور علاقهمندان و هنرمندان فضای با نشاطی ایجاد میکند و جشن سالانه سینماگران و طرفداران سینماست. معمولا سال سینما از این تاریخ شروع میشود و این نشاط در شکوه بخشی جشن انقلاب تاثیر خودش را دارد.»
در طول این سالها سیمرغ جشنواره فیلم فجر شکلهای مختلفی به خود دیده، اما در اصل ماهیت آن تغییری ایجاد نشده است، بد نیست بدانید ابراهیم حقیقی هنرمند گرافیست کشورمان طراح این نماد است، درباره اینکه ذهنیتش هنگام طراحی سیمرغ فجر چه بوده است، گفته: «پدید آمدن ایده سیمرغ در یک جمع اتفاق افتاد، پس از آنکه بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد و در سومین سالی که جشنواره فیلم فجر برگزار میشد قرار شد جشنواره دارای یک نشان باشد، ماههای زیادی طول کشید و همفکریهای زیادی انجام شد که این سمبل و نشان پیدا شود.»
حقیقی با اشاره به طرحهای پیشنهادی فراوانی که مطرح شده بود نقل میکند «ابتدا به جهت رنگین بودن به طاووس فکر شده بود، اینکه نشان طراحی شده ویژگیهای سینمایی داشته باشد با طاووس جواب نمیداد و پس از صحبتهای بسیار سیمرغ انتخاب شد بهعنوان اینکه در فرهنگ و هنر ما بسیار سابقه دارد از منطقالطیر عطار گرفته تا شاهنامه فردوسی و اینکه در آثار بسیاری از شاعران ایران اثری از سیمرغ وجود دارد.»
ابراهیم حقیقی در روند طراحی نماد جشنواره فیلم فجر، ملالتهای بسیاری کشید «وقتی بنا شد سیمرغ نشان جشنواره شود، من فرصتی خواست تا آن را طراحی کند. سراغ کتابهای بسیاری در حوزه نگارگری، تصویرسازی، تذهیب، کاشیکاری، منبتکاری، حجاری و... رفت و از روی آنها اتود، کپی یا عکس برداشت. پس از اینکه منابع را یافت شروع به ترکیب این طرحها برای نشان سیمرغ کرد. در بیشتر طرحهایی که پیدا کرد سیمرغ سرش پایین بود در حالی که نشان جشنواره فجر باید بالارونده و در حال پرواز میبود و درنهایت به طرح فعلی رسید و نشان سیمرغ جشنواره از فرهنگ و هنرهای تجسمی و نشانههای تصویری ایران ساخته شد.»
در سینما کارگردانانی هستند که همواره مسیر حرفهای خود را آهسته و پیوسته میپیمایند و سعی میکنند بیشتر از آنکه کمیت برایشان مهم باشد به کیفیت آثارشان توجه کنند، عزیزالله حمیدنژاد یکی از همین کارگردانان است.
تاریخ معاصر در سالهای اخیر موردتوجه ویژه سینماگران بوده و در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر هم شاهد آثاری در حال و هوای تاریخی بودیم.
در تاریخ معاصر ایران، دهه 60 پر از ماجراهای پیچیده و مختلف است که میشود سالها درباره آن فیلم ساخت؛ دورهای که کشور روزهای ملتهبی را پشت سر میگذاشت. از یک سو جنگ داخلی که پرچمدار آن منافقین بودند جریان داشت و از سوی دیگر جنگ تحمیلی عراق بر تحولات کشور سایه انداخته بود. به همه این موارد باید اوضاع نابسامان اجتماعی و اقتصادی را هم افزود.
اما رمز و رموز دهه 60 باعث شده در سالهای اخیر کارگردانها نسبت به بازشناسی آن دوران و بازخوانی تحولات آن مقطع رغبت پیدا کنند و این موضوعات را در قالب آثار جدی و گاهی آثار کمدی به تصویر بکشند. برای مثال فیلمهای سینمایی «سیانور» ساخته بهروز شعیبی و «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان در حوزه فیلمهای جدی و فیلمهای «نهنگ عنبر» ساخته سامان مقدم و «مصادره» به کارگردانی مهران احمدی در حوزه فیلمهای کمدی ازجمله آثاری بودند که اتفاقا مخاطبان نسبت به آنها اقبال نشان دادند.
اما جذابیتهای تاریخ ملتهب معاصر باعث شده برخی از کارگردانان پا را فراتر بگذارند و در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر علاوهبر ارائه آثاری درباره دهه 60، فیلمهایی درباره دهه 40 هم ارائه دهند؛ آثاری که برخی از آنها به روایت بخشی از اتفاقات تاریخی حول یک شخصیت خاص میپردازند و بخشی از آنها صرفا در بستر تاریخی یک دهه بررسی میشوند.
بر خلاف تصورات برخیها که جشنواره دور مسلسل یک واقعه اجتماعی – تاریخی میبینند و هر سال نیز از کمیت و کفیت آن کاسته میشود باید گفت کاملا برعکس است امسال خوشبختانه جشنواره بسیار با کیفیت و خوبی داشتیم و فیلمهایی که در جشنواره حضور داشتند به لحاظ ساختار، محتوا و ارتباط با مخاطب و همینطور کارگردانهای نامی که در جشنواره حضور دارند از بهترین دورههای جشنواره در سالهای اخیر است و منتقدان و رسانهها امسال فیلمهای خوبی را دیدند و دچار شگفتی بسیار شدند.
فیلمهایی که میتوانند فضایی ایجاد کنند که چالش برانگیز باشد و امکان گفتوگو بین موافقان و مخالفان وجود داشته باشد و این هم خوب است و ذات سینما این است که فضای نقد و گفتوگو را فراهم کند. بله، معتقدم برخی فیلمها هستند که در جشنواره میتوانند چالش برانگیز باشند اما حاشیه ساز نه.
جشنواره سیوهفتم فیلم فجر در کنار تمامی معایب و مزایایی که در مسیر اعتلای سینمای ملی داشت، با تنوع گونهای خود، یکی از کم نظیرترین دورههای خود را طی یک دهه اخیر تجربه کرد. مهمترین بخش این دستاورد، بیرون آمدن دوربین از آپارتمانها و فضای بسته و پرداختن به سوژههای خارجی و بیرونی بود که این مهم با توجه به وابستگی عجیب درامهای ایرانی به چارچوب خانه و آپارتمان طی سالیان اخیر، امتیازی مهم برای سینمای داستانگوی ایران محسوب میشود.
کل سینمای ایران که افتخارآمیز هم هست از مهمترین دستاورد انقلاب است. سینما بعد از انقلاب کاملا متحول شد و با مخاطب داخل ارتباط خوب و اثرگذاری برقرار کرد هم در خارج از کشور افتخارآفرین شد. اگر فیلمهای خوبی داشته باشیم؛ یعنی دستاوردهای انقلاب را در جشنواره به نمایش
جمعبندی
وقتی جشنواره را بزرگترین جشن انقلاب میدانیم، عاقلانه تر است که به کارکردهای احتمالی دیگر آن نیز توجه کرده و کاربرد آن را از یک ویترین صرف به مهندسی ژانرهای سینمایی و حمایت از گونه های فقیر سینمای ملی معطوف داریم. نهادهای ذیربط ریلگذاری چنین جریانی، دهههاست مشغول مهندسی این وضعیت هستند اما میبینیم که ژانرهای دیگر روزبهروز فقیرتر میشوند و درام جشنوارههای در حال توسعه افسارگسیخته و کمدی گیشهای هم در حال اشاعه به خانواده دیگر ژانرهای سینمایی است.
حداقل در چند سال اخیر پردیسهای سینمایی خوبی در تهران ساخته شده است. امیدواریم شهردار جدید تهران پیشقدم ساخت یک مجموعه فرهنگی و هنری مخصوص جشنواره باشند. چون جشنواره فجر یک جشنواره سینمای حرفهای و مردمی است. یعنی جشن سینما در ایام دهه فجر است. در دهه فجر هیچ جشن دیگری به این باشکوهی و فراگیری نداریم. در نتیجه اگر یک مجموعه سینمایی داشته باشیم که جشنوارههایی مانند فیلم فجر، فیلم کوتاه، مستند، مقاومت و... را در آن مرکز فرهنگی و هنری برگزار کنیم قطعا بهتر خواهدبود. انشاءلله شهرداری تهران اینکار را انجام دهد. در همه جای دنیا این وظیفه شهرداریها است و ربطی به جشنواره و دبیر جشنواره هم ندارد. این یک خواسته سینمایی و مردمی و رسانهای است و همت بالایی را میطلبد. ناگفته نماند که این فقط در حد یک پیشنهاد است و به این امر واقف هستیم که اجرا کردن چنین طرح و ایده ای کارکارشناسی میخواهد و تمام اهل فن و مسئولان با طرحها و نتقادات و پیشنهادات خود باید در یک شورا یا یک کمیته حول محور این موضوع تشکیل جلسه دهند و محاسن و معایب آن را با یکدیگر رصد کنند که آیا این موضوع شدنی است یا نه و آیا ساخت چنین مجموعی به صلاح هست یا خیر، متولی ساخت چنین مجموعههایی با چه کسی است، بودجه آن باید از سایر منابع کم شود و یا بودجه عمرانی به آن تعلق میگیرد و چه و چه... مخلص کلام اینکه اگر ساخت کاخ سینمایی مجزا در خصوص فیلمهای جشنوارههای مختلف سینمایی بسیاری از دغدغهها و حاشیههای جشنوارهای نیز از بین میرود و سینماگران به جای صرف کردن وقت خود به حاشیههای پیرامون وقت خود را صرف آثار فاخر آینده خود میکنند.