نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر
نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

نگاه، نقد و یادداشت مطالب فرهنگ و هنر

فستیوال جهانی فیلم فجر معتبرتر است یا اسکار جشنواره‌ای که خود را تافته جدابافته می‌بیند

پرهام نورافزا

هدف از نوشتن این مقال درباره برگزیدگان، بهترین فیلم و بهترین کارگردان جشنواره نیست بلکه درخصوص نحوه مدیریت دیدگاه و بینش مسئولان برپایی این جشنواره و یدک کشیدن عنوان «جهانی» جشنواره در قیاس با جشنواره‌های معتبر جهانی است و اینکه چه شد که جشنواره فیلم فجر به دو بخش «ملی» و «جهانی» تقسیم شده است. سیدرضا میرکریمی به‌عنوان یک فیلمساز نیاز به معرفی ندارد اما به‌عنوان یک مدیر، لازم است که مقداری با دوره دبیری او بر جشنواره جهانی فیلم فجر بیشتر آشنا شویم. او درباره اینکه مدیریت سخت‌تر است یا فیلمسازی؟ معتقد است که هردو دشوار هستند اما خوبی فیلمسازی این است که شیرینی بیشتری دارد. ۵ سال است که بخش بین‌الملل فستیوال فجر از بخش ملی آن جدا شده و چهار سال است که سیدرضا میرکریمی دبیری این رویداد را برعهده دارد. در سال ۱۳۹۴ که حجت‌الله ایوبی، رئیس وقت سازمان سینمایی، طی نامه‌ای به میرکریمی که آن روزها مدیرعامل خانه سینما بود، او را به دبیری «جشنواره ایران» منصوب کرد. حاشیه‌های فراوانی حول و حوش این عنوان ایجاد شد. حذف عبارت «فجر» از عنوان این رویداد باعث اعتراض بسیاری از اهالی رسانه شد چراکه فجر، عنوانی مرتبط با پیروزی انقلاب اسلامی بود و نمادی از ماهیت اولیه این اتفاق هنری به‌حساب می‌آمد. این حاشیه‌ها واکنش‌های تندی را از طرف ایوبی در پی‌آورد اما مانع از آن نشد که نام فجر همچنان روی بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره باقی بماند. حالا جشنواره فجر در دو بخش مجزا، در دو زمان مختلف که در حقیقت به دو سال تقویمی مختلف تعلق دارند و در مکان‌ها و حتی با سبک‌های متفاوت برگزار می‌شود. در تارنمای جشنواره جهانی فیلم فجر، اولین روزهای این رویداد در ۳۷ سال پیش، به‌عنوان پیشینه فستیوالی که در حال برگزاری است، مورد اشاره قرار گرفته اما وقتی میرکریمی در مورد جشنواره‌ای که دبیر آن است صحبت می‌کند، مرتب به ۵ سال اخیر آن و در حقیقت زمان جدایی بخش بین‌الملل از بخش ملی اشاره دارد. میرکریمی در دوران دبیری‌اش در این جشنواره با سه وزیر ارشاد و سه رئیس مختلف سازمان سینمایی، هم‌دوره بود و حالا هم به افق‌های خیلی بلندتری فکر می‌کند؛ اما اینکه مدیران بعدی هم به تفکیک این دو بخش از فجر اعتقاد داشته باشند، هنوز کاملا مشخص نیست. رضا میرکریمی درباره ماهیت جشنواره جهانی فیلم فجر و تفاوت آن با فستیوال‌های دیگر فیلم در دنیا، آورده این جشنواره برای سینمای ایران و سهم آن از معرفی سینمای ما به جهان و مسائل دیگری از این دست، به بخش‌های جالب و ناگفته‌ای هم رسید. در دوره اخیر فستیوال برلیناله هیچ فیلمی از سینمای ایران پذیرفته نشد و اخیرا در جشنواره کن هم همین اتفاق افتاد. او درباره تلاش جشنواره‌ها برای منزوی کردن ایران و سیاسی بودن رویکردشان گفت که تقریبا از کسی مثل میرکریمی با این سابقه طولانی حضور در جشنواره‌های جهانی، حرف جدید و جالبی بود. او سپس به سال گذشته اشاره کرد که پخش یک فیلم از اروپای غربی باعث شد سفیر آن کشور به دفتر جشنواره بیاید و شدیدا اعتراض کند. میرکریمی این حرف را در رد باور خام کسانی زد که آن کشورها را مهد آزادی می‌دانند ولی به چنین چیزهایی توجه نمی‌کنند. دبیر جشنواره جهانی فیلم نام آن کشور اروپایی را نیاورد اما مشخصا در دوره قبلی فستیوال فجر، از میان کشورهای اروپای غربی، این تنها کشور فرانسه بود که فیلمی مستقل در بخش مسابقه داشت و آن فیلم، اتفاقا اثری جنجالی و چالشی بود که می‌توانست دولت متبوعش را بر علیه مضامین مطرح شده‌اش به تکاپو بیندازد. «۱۵۰ میلی‌گرم» ساخته امانوئل بوکرو که براساس کتابی از ایرون فراشان درباره داروهای آلوده فرانسوی ساخته شده بود، به‌رغم اعتراض سفیر این کشور توانست به نمایش خود در جشنواره فجر ادامه بدهد. میرکریمی متذکر شد که امسال هم صاحبان بعضی از فستیوال‌های مطرح جهانی در کار برگزاری فجر اختلال ایجاد و سعی کرده‌اند مانع از حضور فیلمسازان دیگر کشورها در ایران شوند، اما نام این اخلالگران را نبرد که این هم غیرقابل حدس نیست و می‌شود با دنبال کردن بسیاری از سرنخ‌ها به آلمانی‌ها و متصدیان برلیناله رسید.

 

چرا جشنواره جهانی فیلم فجر مهم است؟

فضای تحولات فرهنگی در ایران پرتلاطم و پر شتاب نیست. گویی همه چیز آرام و بی‌سروصدا جای خود را می‌یابد. اما وقتی که به لایه‌های زیرین این تحولات نگاه می‌کنیم می‌بینیم که کشمکش‌ها و چالش‌ها و درگیری‌های مرتبط با تحولات فرهنگی کمتر از تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیست. بر این اساس بررسی این تحولات نه‌تنها باید با طمانینه و آرامش و حتی به دور از حب و بغض باشد، بلکه باید مسیر آن به خوبی جهت یابی شود.

کلیت سینما همیشه تحت فشار بوده است. مشخص است یک جریان فکری دوست ندارد سینما از حدی بیشتر رشد کند و هر زمان اتفاق خوبی برای آن می‌افتد، سعی می‌کند تکلیفی را که برای خودشان قایل هستند به‌عنوان کسانی که باید چیزهای اضافی را هرس کنند، وارد شوند و شاخ و برگ‌ها را بزنند و اجازه ندهند قد این سینما از حدی بالاتر برود.

البته مسائل‌شان هم بیشتر داخلی است؛ یعنی اگر درباره سیاه‌نمایی حرف می‌زنند؛ اصلا نگران بازتاب‌های خارجی فیلم نیستند چون بارها به شکل کارشناسی به آنان گفته شده اصلا آن تصوری که شما دارید، در فرنگ نیست اما اصولا دوست ندارند حرف منطقی بشنوند چون اگر بخواهند سینما را بزنند فقط چندتا در ورودی دارند مثلا یکی اینکه بگویند سینما در خارج از کشور خیانت می‌کند.

رویدادی که «ملی» بودنش به جای «بین‌المللی»، نقدهایی را به دنبال داشته است. همچون سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر که در بهمن ۹۷ برگزار شد، سالن‌های نمایش فیلم و نیز کنفرانس مطبوعاتی فیلم‌ها، شاهد رژه سلبریتی‌های سینمای ایران با مدل و لباس خاص بودیم که همواره سوژه کاربران اینستاگرام و رسانه‌ها بود.

جشنواره جهانی فیلم فجر اهداف و آرمان‌ها و آمالی دارد که تاکنون رضا میرکریمی، دبیر جشنواره سعی کرده آن را در دستور کار خود قرار دهد. اما آنچه که بیش از هر چیزی باید به آن توجه شود، نحوه برگزاری یا چینش و ساختار فیلم‌های آن نیست. آنچه که درباره این جشنواره به نظر جدی و مهم می‌آید، فلسفه وجودی این جشنواره است.

جشنواره جهانی فیلم فجر مهم‌ترین هدف خود را از یک سو معرفی سینمای ایران با توجه به جایگاه و نوع نگرش آن به دیگر کشورها و از دیگر سو معرفی فیلم‌های خارجی که متناسب یا با چنین فضایی به سینمادوستان ایرانی می‌داند. اما تحقق چنین امری بسیار سخت و دشوار است و مسیر پرسنگلاخی دارد. چراکه از یک سو تعریف چنین جایگاهی بسیار معلق و انتقاد برانگیز خواهد بود و از سوی دیگر سینمای ایران با اینکه نزدیک به 120 سال از حضور آن در ایران می‌گذرد هنوز نحیف است. ما هنوز نتوانستیم به صورت جدی و کلان در عرصه‌های سینمای دنیا حضوری چشمگیر، جریان‌ساز و تاثیر‌گذار داشته باشیم. فیلم‌هایی از تعداد معدودی از کارگردانان ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی نمایش داده شده و مورد تشویق قرار می‌گیرند را باید یک استثناء دانست. نکته اصلی اینجاست که چرا این استثناءها تبدیل به جریان نمی‌شود؟ اما به نظر نگارنده جشنواره جهانی فجر فرصت مناسبی برای تحقق چنین هدفی است. جشنواره جهانی فجر به غیر از نمایش فیلم‌ها که از سوی دبیر آن مورد تایید قرار گرفته توانسته فضاهایی برای آموزش، انتقال تجربیات، گفت‌وگو و حضور کارگردانان و تهیه‌کنندگان و عوامل فیلمساز از کشورهای دیگر را در تهران فراهم کند. همین نکات اصل جشنواره را نه‌تنها دچار آسیب نکرده بلکه توانسته هدف نمایش صرف را کمی دور از ذهن سوق دهد و جریان توجه به اهداف جشنواره را بیش از پیش پر رنگ کند و تعریف و تمجیدهای میهمانان خارجی از نحوه داوری‌ فیلم‌ها، گزینش و انتخاب فیلم‌ها در این دوره از جشنواره نظم و هماهنگی منسجم در اداره جشنواره، هماهنگی خوب و ایده‌آل و نزدیکی بینش و تفکر داوران خارجی با داوران ایرانی در مسائل سینمایی و برگزاری برنامه‌های جنبی و مهم کشورهای شرکت‌کننده در جشنواره امسال گواهی بر این مدعاست.

اکنون در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که باید جشنواره جهانی فیلم فجر را با تمامی ظرفیت آن نقد کنیم تا جشنواره به هدفی که آن را جریان‌سازی می‌داند دست‌یابد. اما به حاشیه راندن جشنواره و هتک جایگاه آن نه‌تنها چیزی عاید ما نمی‌کند بلکه مسیر آتی را تیره و تار خواهد کرد. سینمای ایران با قدمتی 120 ساله شایسته بسیاری از چیزهایی است که از دست داده یا به دست نیاورده و دلایل بسیاری برای از دست دادن‌ها و به دست نیاوردن‌هاست. با تمسک به آن دلایل باید جشنواره جهانی فیلم فجر را موقعیتی ویژه در عرصه فرهنگی ایران بدانیم.

میرکریمی در نشستی خبری در پاسخ به پرسشی راجع‌به حامیان مالی این رویداد، از اسپانسرهایی که نخواستند نام‌شان فاش شود نام برد و بحث‌های فراوانی را ایجاد کرد. اساسا این موضوع که یک اسپانسر نخواهد نامش فاش شود، از تناقضی درونی در خود مفهوم «اسپانسر» رنج می‌برد. تناقض سوال‌برانگیزی که برای میرکریمی و جشنواره‌ای که برگزار کرد، حاشیه آفرید، عبارت از این بود که چطور ممکن است کسی بیاید و روی یک کار تبلیغاتی هزینه کند و نخواهد نام خودش یا شرکتش به میان ‌بیاید؟ بعدها در بولتن جشنواره جهانی فجر از «وزارت ارتباطات» تشکر شد و احتمالاتی را در مورد‌‌انگیزه‌های انتخاباتی این حمایت‌ها تقویت کرد. خود میرکریمی در اواخر جشنواره مصاحبه‌ای انجام داد و سجاد علیجانی تهیه‌کننده برنامه جنجالی تلویزیونی «برنده باش» با مجریکری محمدرضا گلزار را نه به‌عنوان سرمایه‌گذار جشنواره جهانی، بلکه به‌عنوان سرمایه‌گذار جشنواره ملی فجر در بهمن‌ماه معرفی کرد؛ خبری که تا پیش از آن از طرف متصدیان جشنواره ملی فیلم فجر و سایر مسئولان وزارت ارشاد مطرح نشده بود که نهایتا کار را به احضار عباس صالحی(وزیر فرهنگ) و رضا میرکریمی(دبیر جشنواره) به مجلس شورای اسلامی جهت شفاف‌سازی موضوع کشاند. در این مورد همچنین ابهامی مجددا ایجاد شد که چرا کسی باید در فجر با عناوین تبلیغاتی پول خرج کند بی‌اینکه نامش برده شود و این هزینه‌ها برایش آورده‌ای داشته باشند؟ تمام مشکلات از عبارت غیرشفاف «حمایت از برگزاری... » برمی‌خیزند که تحت عنوان مشارکت بخش خصوصی، اتفاقات مالی غیرمنطقی و غیرواضحی را در این حوزه‌ها صورت می‌دهند.

 

 

 

و اما نکات مثبت

امسال با جشنواره پر باری روبه‌رو بودیم و بیش از ۲۵۰ میهمان از ۵۸ کشور که همگی افراد کارشناس و نه توریست هستند به ایران ‌آمدند که این نوعی قدرت‌نمایی در برابر آن‌هایی است که سعی دارند کشور ما را ناامن جلوه دهند. ۲۸ میهمان از ۲۱ کشور در بخش دارالفنون شرکت دارند که البته کمی نسبت به دوره قبل کاهش داشته است. امسال بیش از ۲۰ ورکشاپ و مسترکلاس در دارالفنون برگزار شد و حدود ۲۰۰۰ فیلم در جشنواره ثبت‌نام کردند که این نشان می‌دهد جشنواره جهانی فیلم فجر یک رویداد معتبر است. از این میان ۱۶۳ فیلم از ۶۴ کشور جهان در بخش‌های مختلف نمایش داده شد. ۹ فیلم کوتاه و ۱۴ فیلم بلند اینترپریمیر بودند. ۴۱ فیلم بلند و ۷ فیلم کوتاه برای اولین بار در بخش آسیا نمایش داده شدند و کسانی که با استانداردهای جشنواره‌های جهانی آشنا هستند تایید می‌کنند که این اتفاق مطابق با استانداردهای بین‌المللی است.

هدف در بخش دارالفنون بخش آموزش براساس استانداردهای جهانی و سرمایه‌گذاری بر استعدادهای آینده سینماست. برای مثال فیلمی از یک کارگردان لیتوانیایی امسال در جشنواره نمایش داده ‌شد که سه سال پیش عضو دارالفنون بود و در جشنواره فیلم تالین اعلام کرد در سینمای ایران آموزش دیده است. همچنین سینماگران بسیاری از ایران که سال‌های گذشته جایزه‌هایی را هم به خود اختصاص داده‌اند، پیش از این در دارالفنون جشنواره جهانی فجر آموزش دیده‌اند. همچنین ۸۰ نفر از میهمانان خارجی جشنواره مربوط به بخش بازار بودند در میان این ۸۰ نفر، ۴۶ خریدار از ۲۲ کشور در بازار فیلم که از ۲۹ فروردین تا سه اردیبهشت برگزار شد حضور یافتند. اصول بازاریابی محتوای دیجیتال و استانداردهای جهانی برای تجارت جهانی فیلم نیز در این جشنواره آموزش داده می‌شود.

در کنار برگزاری بازار حرکت منسجم خوبی آغاز شده که و امسال نظم بیشتری به خود گرفته است. ۵۲ فیلم ایرانی در این بخش نمایش داده شدند. بخش ویدئو لایبرری که چند سال است به‌عنوان بانک اطلاعات از آن استفاده می‌کنیم، فیلم‌های خوبی در اختیار مدیران فستیوال‌ها و مشتریان خارجی قرار داد.

از دیگر نکات مثبت این دوره از جشنواره دعوت و حضور میهمانان ویژه خارجی سی‌و‌هفتمین دوره بود.

 

دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر از حضور پل شریدر کارگردان، فیلمنامه‌نویس و منتقد آمریکایی به‌عنوان میهمان ویژه در دوره سی و هفتم جشنواره نام برد و گفت: پل شریدر فیلمنامه‌نویس آثار بزرگی از سینمای جهان از جمله «گاو خشمگین» و «راننده تاکسی» ساخته مارتین اسکورسیزی است و با سیدنی پولاک نیز همکاری داشته است. دیدگاه‌ها و نظریات او بارها به کتاب‌های معتبر سینمایی تبدیل شده و آثاری مربوط به وی به زبان فارسی ترجمه شده است.

میرکریمی درباره ملاک انتخاب افراد برای داوری جشنواره گفت: «حضور چهره‌های مطرح از ایران و جهان و کسب افتخار از جشنواره‌های خارجی و داخلی ازجمله معیارهایمان بود. ضمن اینکه می‌خواستیم از دور تسلسل اسامی تکراری خارج شویم.

در بخش «نمایش‌های ویژه» نیز بهترین فیلم‌های معرفی شده از ۱۰ کشور به آکادمی اسکار نمایش داده شد. این بخش برای مطالعه تطبیقی و ارزیابی سلیقه کشورها در معرفی بهترین فیلم‌شان به اسکار، مجموعه‌ای دیدنی‌ای بود.

به گفته دبیر جشنواره بخش «زیتون‌های شکسته» که سال‌های گذشته در جشنواره وجود داشت، به بحران‌های منطقه ازجمله سوریه و یمن می‌پردازد که امسال اسمش را به «شاخه‌های زیتون» تغییر نام داد. کسانی که فهم بیشتری نسبت به زندگی مسلمانان دنیا داشته باشند در این بخش شاهد فیلم‌هایی جالب از کشورهای چین، یمن و سوریه بودند.

 

شائبه حضور «اصغر فرهادی» و «امیر نادری» در جشنواره

دو شائبه‌ای که در روند برپایی جشنواره در بین مخاطبان و خبرنگاران و سینماگران به وجود آمده بود عدم حضور دو فیلمساز ایرانی خارجی تبار در این جشنواره جهانی بود. فیلمسازانی که با آثار خود نام ایران و ایرانی بودن آثارشان را در فستیوال‌های جهانی به رخ می‌کشند و پرچم ایران را در تمامی فستیوال‌های جهانی فیلم به اهتزاز درمی‌آورند. رضا میرکریمی در پاسخ به اینکه آیا از «اصغر فرهادی» برای حضور در جشنواره دعوت شده است، گفت: «امسال برای ایشان پیامی فرستادم و گفتند «می‌دانید که این جشنواره را استانداردترین جشنواره فیلم ایرانی بعد از انقلاب می‌دانم و هر حرکتی از آن خوب است. به هر حال آقای فرهادی در دوره‌ای استاد دارالفنون بودند و نسبت به ما و جشنواره لطف دارند. همچنین ایشان جایی که فیلم ایرانی باشد علاقه‌ای به داوری ندارند.»

وی درباره تلاش‌ها برای حضور «امیر نادری» در جشنواره و در پاسخ به این پرسش که چرا نام عکاس فیلم «دونده» در پوستر جشنواره درج نشده است، بیان کرد: «اسم عکاس که مانی پتگر است در پوستر آمده و یادداشتی از ایشان هم در ایام جشنواره منتشر شد. درباره بخش دیگر سوال هم باید بگویم من با امیر نادری در پوسان دیدار داشتم و نیامدن ایشان به احساسات خودشان مربوط است. نادری مانعی برای آمدن به ایران ندارد و مانعش تنها به لحاظ عاطفی است که اگر بیاید ممکن است در ایران ماندگار شود چون پیوند بسیاری با گذشته خود به‌ویژه جنوب دارد. امیر نادری همواره علاقه‌اش را به کشورش و به خوزستان بیان کرده همان‌طور که در پیامش هم می‌گوید. ما از او دعوت کردیم که بیاید و امیدواریم در دوره‌های آینده شاهد حضور ایشان باشیم.»